لوازم ورزشی ارزان

لوازم ورزشی رزمی،لوازم ورزشی تهران،وسایل ورزشی لاغری،بانی اسپرت

لوازم ورزشی ارزان

لوازم ورزشی رزمی،لوازم ورزشی تهران،وسایل ورزشی لاغری،بانی اسپرت

واردات و پخش مستقیم کولرهای گازی 

بخش تهویه مطبوع سایت یک دو سه سازه از بخش های پرطرفدار این سایت می باشد که خود شامل بخش های هودهای آشپزخانه، کولرهای گازی، هواساز و دریچه های تنظیم هوا می گردد. اسپلیت یونیت های ارائه شده در بخش کولر گازی سایت یک دو سه سازه از میان برترین برندها انتخاب و با قیمت باورنکردنی ارائه می شوند. واردات و فروش مستقیم کولر گازی بدون واسطه.

کولر گازی اجنرال (O’General) با رده انرژی ++A از کیت اینورتر (Inverter) و گاز مبرد R410A بهره می برد. اسپلیت اینورتر اجنرال با باریک نمودن قطر لوله های مسی سبب کاهش حجم مبدل تا میزان 30% گردیده که این امر باعث ایجاد دمای یکنواخت و در نتیجه عملکرد بهتر مبدل می گردد. این مدل از اسپلیت اینورتر اجنرال با برخورداری از عملکرد قوی (Powerful operation) سبب ایجاد سرمایش و گرمایش بسیار سریع در محیط می گردد.

اُجنرال (O’General) مدل ASGS12LFCA مجهز به حالت خواب عمیق، سیستم شروع خودکار (Auto restart)، عملکرد چند جهته، سیستم صرفه جویی در مصرف انرژی (energy saving) و تایمر 24 ساعته می باشد. این اسپلیت قدرتمند از فیلتر های ضد گرد و غبار، آنتی باکتریال و یونی بهره می برد. از دیگر ویژگی های اسپلیت اینورتر اجنرال عملکرد بی صدا، نصب و نگهداری بسیار آسان می باشد.

 

واردات و پخش مستقیم کولرهای گازی 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۷ ، ۱۷:۲۲
posteu posteu

رئیس کمیته آموزش و پژوهش هیئت وزنه برداری استان زنجان، استفاده از روش های علمی را خصوصیت اصلی یک مربی موفق دانست .

وحید نعمتی مسئول کمیته آموزش و پژوهش هیئت وزنه برداری استان زنجان در گفتگو با گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از  زنجان ؛به تاثیر آموزش در ورزش اشاره کرد و گفت : امروز هیچ کس حتی کسانی که فقط ورزش را بخاطر ورزش نه بخاطر اهداف قهرمانی در رقابت های رسمی انجام می دهند  نمی توانند منکر ارزش روش های علمی در بالا بردن سطح تکنیک ، تاکتیک و بطور کلی کیفیت تیم ها در هر نوع ورزشی باشند .

وی افزود:در این ورزش ، اجرای صحیح مهارت ها وابسته به رعایت اصول و قوانین علمی متکی بر اصول مکانیکی و بیو مکانیکی است و دقت و سرعت نیز از عواملی هستند که در این رشته نقش مهمی ایفا می کنند.

 مسئول کمیته آموزش و پژوهش هیئت وزنه برداری استان زنجان ادامه داد:وقتی رقابت ها در سطح حتی صدم ثانیه ها کشیده می شود صرف نظر از تلاش شخصی ورزش کار در پیروزی بطور دقیق ارزش تمرینات و نحوه ی استفاده حداکثر از قدرت و توان ورزش کار در تمرینات توسط یک مربی آگاه و با استفاده از روش های علمی و سایر خصوصیاتی که یک مربی موفق باید داشته باشد از جمله اصول علمی تربیت بدنی ، برنامه ریزی صحیح تمرینات به نحوی که ورزشکار در روز مسابقه در حداکثر کیفیت بدنی و توان مسابقه باشد به طور کامل روشن و غیر قابل انکار است .

وی گفت: به همین منظور بر کلیه ورزش کاران ، به خصوص مربیان و معلمان ورزشی به طور کامل ضروری است  با افزودن به اطلاعات و معلومات خود ، این علایق را در راهی صحیح و منطقی هدایت کنند و باید سعی شود مهارت ها و قابلیت های دانش آموزان تکامل یابد و در هنگام بازی ، یا شرکت در کلاس های توجیهی در رده های مختلف ، اشکالات آنان کشف و برای رفع آنها راه حل مناسب پیش بینی شود .

این مقام مسئول یاداور شد : همگام با تغییرات سریع علمی، آموزش و پرورش وظیفه خود می دانیم که سطح دانش موجود را به سطحی بهینه و همساز با دگرگونی های روز ، همراه و همنــوا نمـاییم در ایـن راستـا، کمیته آموزش و پرورش به عنوان بازوی توانمند علمی هیئت وزنه برداری استان زنجان اقدام به برگزاری دوره های تئوری مربیگری ( پیش نیاز تمامی رشته های ورزشی ) در سطوح مختلف می نماید که علاقه مندان می توانند از طریق شماره ۰۹۱۲۳۶۱۱۹۰۹ اطلاعات بیشتر را کسب نمایند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۷ ، ۱۱:۵۱
posteu posteu

رساله gl/l (11)

در ورای باغستانهای سرسبز مرکز شهر نطنز مناره ای سربفلک کشیده، و گنبدی هرمی شکل در کنار آن توجه هر تازه واردی را به

این مجموعه که شامل شبستان هشت ضلعی گنبددار مسجد (دارای بخشهای گوناگون) – آرامگاه شیخ نورالدین عبدالصمد – سردر خانقاه و مناره مرتفعی است به استثنای شبستان گنبددار که از بناهای دوره دیلمی است، بقیه مربوط به دوره ایلخانیان مغول می باشند که در فاصله سالهای 704 تا 725 هجری قمری بنا گردیده است.

شمال و جنوب و مغرب این مجموعه را کوچه های باریکی فرا گرفته که در سمت جنوب وسعت بیشتری پیدا کرده و به صورت میدانی کوچک درآمده است. به گفته دونالد ویلبر «ترکیب رنگهای روشن تزئینات خارجی ابنیه در مقابل درخت کهنسالی که بر آنها سایه افکنده و رنگهای مختلف کوهستان، منظره جالب توجهی بوجود آورده که شخص را به یاد نقاشیهای مینیاتور ایرانی می اندازد.

همان گونه که اشاره شد قسمتهایی از این مجموعه مورد دستبرد قرار گرفته است، و از آن جایی که از وضع نخستین آن اطلاع چندانی در دست نیست نخست دو نوشته را که مربوط به سالهای 1294 و 1316 هجری قمری و حاوی اطلاعات نسبتاً مهمی در باره این مجموعه است نقل و سپس شرح تفصیلی بناها آورده خواهد شد.

اول-در مجموعه ناصری نسخه خطی پس از آوردن شرح در باره اوضاع طبیعی و جغرافیایی قصبه نطنز از مسجد جمعه چنین یاد کرده اسن:

«از آثار قدیم مسجدی دارد شهره به مسجد جامع، در دالان مسجد مناری ساخته شده که در اغلب از شهرهای ایران چنین مناری ساخته نشده.

در مسجد دروازه ای ساخته اند (منظور سر خانقاه است) از آجر و کاشی قدیم که چنین کاشی دیده نشده و تاریخ آن هشتصد سال است و در آن مسجد محراب بیت المقدس که آن محراب از آجر کاشی است و آن مسجد و منار از بناهای شیخ عبدالصمد مرحوم است که بقعه خود مرحوم شیخ عبدالصمد در دالان مسجد پهلوی منار است. آجرهای کاشی زیاد داشت که اغلب آن را برده اند چیزی که باقی مانده است محرابی در آن بقعه است که هرگاه یکی از آجرهای آن گیر بیاید در اصفهان بیست تومان متجاوز میخرند.»

در مورد نوشته های این مورخ ناگزیر از ذکر چند نکته می باشد:

1-تاریخ دروازه (سردر خانقاه) را 800 سال نوشته و حال آنکه به سال 1294 هجری قمری 578 سال از تاریخ ساخت آن می گذشته است.

2-از محراب کاشی مسجد که به سو.ی بیت المقدس بوده یاد نموده. این محراب که به احتمال قریب به یقین در شبستان هشت ضلعی گنبددار بوده امروزه اثری از آن مشاهده نمی گردد.

3-مسجد و منار را از بناهای مرحوم شیخ عبدالصمد دانسته که سخن را بدون توجه به نوشته های موجود صرفاً به استناد گفته مردم که امروزه نیز در پاسخ پرسش از بانی بنا، همین جواب را می دهند، اظهار داشته است.

4-بسیاری از کاشیهای ازاره آرامگاه شیخ عبدالصمد قبل از سال 1294 ربوده شده و بقیه آن نیز طی سالهای بعد مورد دستبرد قرار گرفته است.

5-محراب کاشی آرامگاه شیخ عبدالصمد در سال 1294 بجای خود باقی بوده و سرقت این اثر کم نظیر مربوط به بعد از آن تاریخ است. با توجه به قیمتی که برای هر خشت آن در صد و اندی سال پیش تعیین نموده از یک طرف و جو آن زمان از نظر بی سر و سامانی مردم و گرفتاریهای بی حد و حصر آنان در اثر هرج و مرج کشور و تاخت و تاز اشرار و تاراج هستی مردم، سرنوشت اسف بار این محراب که همانا سرقت آن به دست ایادی بیگانه باشد امری غیرقابل اجتناب بوده است.

دوم-در سفرنامه تهران به شیراز نظام الملک نیز شرحی در باره این مجموعه مندرج است که نسبت به نوشته تحصیلدار اصفهانی مفصلتر می باشد.

نظام الملک و همراهان روز 12 شوال 1316 هجری قمری با کالسکه از تهرانم حرکت و پس از پانزده روز مسافرت روز جمعه 27 سوال به ده آباد نخستین آبادی نطنز (واقع در مسیر جاده آن زمان) وارد می شوند و از آنجا به خالد آباد و باد مب روند صبح شنبه 28 شوال از باد به خفر آمده که راه خود را به سوی طرق ادامه دهند، نظام الملک در خفر تصمیم می گیرد که از شهر نطنز بازدید نماید اینک دنباله مطلب عیناً از نوشته های منشی نظام الملک نقل می گردد:

«اجنمالاً اینکه بعد از صرف نهار و چای و فریضه حضرت آقایی مصمم رفتن بخود نطنز شدند که چهار به غروب مانده بروند و انشاءالله تعالی قبل از غروب مراجعت نمایند.

در ساعت مقرر حضرت آقایی سوار شدند و اغلب از همراهان نیز سوار شدند از طرف دست راست خفر از راه جاریان و مزرعه قطیب (منظور مزرعه خطیر است: نگارنده) به نطنز تشریف بردند.

به قدری این خط راه به واسطه اشجار و انهار و زراعت گندم و جو سبز و خرم بود که حقیقتاً انسان از دیدنش محظوظ می شد.

تقریباً ده روز به نوروز مانده است بادامهای این دهات نزدیک بود که شکوفه شا باز شود محل زراعت از یک چارک متجاوز بالا آمده بود از مزرعه قطیب گذشته وارد شدند. زن و مرد تماماً در کوچه و روی بامها به تماشا آمده بودند نزدیک به مسجد که رسیدند جناب ناظم الاطباء و چند نفر دیگر از سادات که اسامی آنها از قرار ذیل است به استقبال آمدند:

آقا سید محمدرضا تاجری، میرزا سید احمد تاجر، میرزااسدالله کدخدای قصبه نطنز، میرزا سید حسین تاجر، میرزا ابوالحسن تاجر، آقا میرزا سید علی پسر مرحوم امام جمعه برادر امام جمعه حالیه.

درب مسجد جامع که رسیدند چون مسجد از بناهای عتیقه بود به جهت ملاحظه خطوط کتیبه بیرون مسجد که به خط ثلث بود و خطوطی که در داخل مسجد بود پیاده شدند. منار بسیار ممتازی که نظیر آن تا کنون دیده نشده و قدری خرابی در آن منار به هم رسیده بود، متصل به مسجد بنا کرده بودند که این شرح در کتیبه بیرون سر درب نوشته شده بود. در وسط طاقنمای طرف دست راست بقعه به خط نسخ لایقربی نوشته بود امیرکبیر جلال الدین عبدالله اعزه الله در زیر همان کتیبه به همان طریق فوق مرقوم بمساعی عبدالصمد صدالمعظم کمال الدین محمد جزاءالله خیرا.

در کتیبه داخل مسجد یعنی محلی که در مقابل آنجا امامت می کنند سوره مبارکه جمعه به خط ثلث با نهایت امتیاز نوشته شده بود این خط را از گچ برجسته درآورده بودند.

در محل امامت و اطراف محراب کاشیهای خیلی ممتاز داشته است که همه را کنده و فروخته اند مختصری از خطوط آن که آیات قرآنی بود باقی بود که نهایت امتیاز را داشت واقعاً خیلی اسباب تاسف بود که چرا چنین آثاری که از صنایع قدیمه ایران و آثار بزرگ است همت در انهدام آن گماشته اند.

بهر حال بقعه ای نیز در یک مسجد بود که آن بقعه نیز کتیبه ممتازی به خط ثلث با نهایت امتیاز از گچ برجسته درآورده بودند و زمینه آن را گچ بری بسیار ممتازی کرده بودند که هیچ طرف مشابهت به گچ بری حالیه نداشت. چهار طرف آن طاقها که در بقعه بود از ساروج شکل ستون به وضع خیلی ممتلز مشبک ساخته بودند که سرهای ستون خیلی به قبه های فولادی که در علمها نصب می کنند شبیه بود.

مرقدی هم از مرحوم شیخ عبدالصمد که از اجله عرفا بود ملاحظه شد که اطراف آن ضریح چوبی بود و سنگ مزار شیخ را در دیوار نصب کرده بودند که در سال 973 وفات کرده بود. فاتحه خوانده از آنجا بیرون آمدیم و سوار شده به راه افتادیم.»

همان گونه که ملاحظه شد نوشته های منشی نظام الملک حاوی اطلاعات بیشتر و مستندتری می باشد که به بررسی آن یم پردازیم.

1-در نقل مندرجات کتیبه مناره چند اشتباه جزئی به چشم می خورد.

2-نوشته های متن یکی از لوحه های موجود در داخل طاقنمای کتیبه کمربندی مناره در اثر ریختگی ناخوانا شده و حال آنکه در نوشته مورد بحث متن کامل آن «بمساعی عبدالصمد صدرالعظم کمال الدین محمد جزاءالله خیرا» درج گردیده است.

3-از کتیبه داخل مسجد شامل سوره جمعه که به خط ثلث برجسته گچ بری شده بوده است امروز بخشی از آن ریخته و به هنگام تعمیر نتوانسته اند که آن را به صورت اولیه درآورند.

4-سخن از محراب کاشی و کندن و فروختن کاشیهای آن دارد و اینکه تا آن زمان مختصری از کاشیهای محراب که حاوی خطوط قرآنی بوده باقی بوده که متاسفانه در زمان حاضر اثری از محراب کاشی دیده نمی شود فقط در تعمیرات اساسی اخیر شبستان سه قطعه کاشی نوشته بدست آمد که احتمالاً مربوط به همان محراب کاشی می باشد.

5-نویسنده به هنگام اشاره به کتیبه گچ بری بقعه شیخ عبدالصمد از محراب بقعه که تا سال 1294 هجری باقی مانده بوده سخن به میان نیاورده است. حال آنکه با دیدن اندکی از کاشیهای محراب داخل مسجد از محراب آن یاد نموده است. این سکوت می تواند دلیلی بر نبودن محراب کاشی بقعه شیخ عبدالصمد در سال 1316 هجری قمری بوده باشد.

6-از سنگ مزار شیخ که در دیوار نصب شده یاد نموده که اکنون چنین سنگی وجود ندارد و سنگ موجود در قسمت بالای سر قبر نصب شده که حاوی صلوات چهارده معصوم و تاریخ 1045 هجری قمری است.

7-سال وفات شیخ را که 973 ذکر نموده صحیح نیست زیرا در کتیبه گچی بقعه اولاً کلمه مزار….. عبدالصمد بن علی و ثانیاً تاریخ ساخت بقعه یعنی 707 ذکر شده و مسلم است که در سال مذکور شیخ نورالدین عبدالصمد رخت از جهان بربسته بوده است. اکثر مورخین نیز درگذشت شیخ را به سال 699 هجری قمری نوشته اند.

وضع کنونی مسجد

مسجد کنونی از شبستان هشت ضلعی گنبد داری که مشرف بر صحن است و چهار ایوان اصلی و نمازخانه ها و دهلیزهایی که اضلاع صحن را به یکدیگر می پیوندد تشکیل گردیده و مصالح بکار رفته در آن آجر و آهک و پوشش گچ می باشد.

مسجد دارای سه ورودی است یکی جنوبی و دو شمالی که ورودیهای شمالی هم سطح حیاط بوده ولی ورودی جنوبی دالان نسبتاً وسیعی است به طول 82/16 متر که با دوازده پله وسیع به سطح کوچه جنوبی می رسد و این اختلاف سطح موجب گردیده که بخش جنوبی مسجد در گودی قرار گیرد.

در کتیبه سردر جنوبی مسجد با حروف مینایی فیروزه رنگ بر متنی زرد روشن و مات (به طریقه متداول در عهد مغول) جملات زیر خوانده می شود:

بسم الله الرحمن الرحیم، امر بعمارت المسجد فی المسجد المولی المعظم و الکرم خواجه زین الدنیا و الدین خلیفه بن حسین الماستری بمساعی الصدر المعظم شمس الدین محمد بن علی النطنزی فی سنته اربع و سبعائه.

در این کتاب علاوه بر بانی و ساعی و تاریخ ساخت جمله «امر بعمارات المسجد فی المسجد» خود روشنگر مراتب زیر است:

بنای مسجد در این مکان ابتدا به ساکن نبوده و بانی این زمین را به علت وجود جای کافی بدین امر اختصاص نداده است زیرا مجموعه مسجد کنونی به پیرامون مسجدی دیگر بنا گردیده است. گرچه وجود تنگناها و گنبد آجری عهد دیلمی خود مبین این امر است ولی ترتیب کار چنان داده شده که تمامی این بناها در ظاهر مجموعه واحدی را نشان می دهند.

ورودی جنوبی مسجد دارای طاق یا سردر نسبتاً مرتفعی است که علاوه بر ورودی، طرفین آن را دو طاقنمای تزئینی نیز فرار گرفته و کتیبه مورد اشاره به طور کمربندی بالای در ورودی و دو طاقنمای مذکور قرار گرفته است.

ستونهای دو طرف سردر که آجری است و بخشی از آن مورد مرمت قرار گرفته شامل دو طاقنمای تزئینی در متن نغول در دو طبقه است که در فاصله بین طاقنماهای زیر و رو سنگ نبشته ای نصب شده است. سنگ نبشته سمت چپ فرمان شاه عباس اول و سمت راست دستوری است از شاهزاده حسام السلطنه قاجار که متن هر یک عیناً درج می گردد.

1-فرمان شاه عباس

این سنگ که از مرمر سفید و نوشته آن به خط ثلث برجسته است به ابعاد 45×75 سانتیمتر و شامل 7 سطر است.

2-سنگ نبشته سمت راست سردر به ابعاد 28×31 سانتیمتر و به رنگ خاکستری و متن آن حاوی هفت بیت شعر است که خط نستعلیق برجسته کنده کاری شده به شرح زیر:

بعهد ناصر دین شهریار کز عدلش

ز جور پیل قوی ایمن است مور ضعیف

حسام سلطنت آن داوری که از کرمش

دعا به دولت می کنند و ضیع و شریف

چو میرزااسدالله را اجازت داد

بسرپرستی خلق ضعیف و زار و نحیف

بازدیاد دعاگویی و سلامت شاه

بخاص و عام رعیت روف کیست لطیف

وجوه ما حصل پاره دوز و صابونی

معاف کرد مسلم بصیغه تخفیف

به لعنت ابدی باد مبتلا هرکس

که منحرف شدوش رایی یا کند تحریف

بسال دو صد هشتاد و یک پس از یک الف

ز طبع سیما این قطعه یافت نظم و ردیف

سردر، دارای در چوبی منبت کاری است که به سوی پله کانها و راهروی وسیع پشت آن باز می شود و در اثر تماس با آفتاب و سایر عوامل جوی بیشتر نقوش منبت و خطوط آن محو یا ریختگی پیدا کرده است. آن چنانکه فقط بر دماغه در جمله های زیر به دشواری خوانده می شود:

«……بن یحیی النطنزی تقبل الله عمل استاد….. الاصفهانی فی رمضان سنه خمس و عشرین و ثمانمائه»

825 هجری قمری

راهرو و ورودی جنوبی از سطح کوچه پایین تر و با 10 پله به کف آن می رسند.

دالان ورودی جنوبی از طریق پله کانی از یک سو به بام و از سوی دیگر به اطاق پشت آرامگاه شیخ نورالدین عبدالصمد و توسط راهروهای فرعی به شبستان بزرگ، شبستان نوساز احداثی بر خرابه های خانقاه، آرامگاه شیخ عبدالصمد، حیاط و حیاط خلوتی که در آن آبریزگاه ایجاد شده اتصال دارد.

صحن مسجد فضای مربع شکلی است به طول 06/14 متر که در چهارسوی آن چهار ایوان بزرگ شبستانهای بزرگ و کوچک و راهروهایی چندگانه بنا گردیده است.

در میان حیاط فضای گودی است که با هشت پله وسیع به کنار قنات آبی پایان می گیرد که نه تنها آب مورد نیاز ساکنین پیرامون مسجد را در سابق تأمین می نمود بلکه با وجود پیدایش و گسترش شبکه آب لوله کشی هنوز نیز آب این قنات جهت آشامیدن مورد استفاده قرار می گیرد.

ایوان جنوبی

این ایوان که عرض دهنه آن 50/6 و طول آن 14/4 متر است دارای سقفی مرتفع با طاق رومی پیش و پس به بلندی تقریبی 75/10 متر می باشد به دیوار جنوبی ایوان محرابی نمایان است که در طرفین این محراب دو ورودی شبستان بزرگ قرار دارد که فقط ورودی سمت راست مستقیماً به شبستان می پیوندد. لچکی ورودیها را حاشیه گل و بوته، گچ بری و کلمات محمد به خط کوفی به رنگ قهوه ای که به صورت نقشی درآمده فرا گرفته است.

در بالای محراب نقوش گل و بوته و در زیر آنکه لچکی های محراب است تکرار کلمه علی به خط کوفی و به دیوار محراب جمله انا مدینه العلم و علی بابها به رنگ قهوه ای در زمینه سفید گچ بری شده است.

در تعمیرات اساسی مسجد به ویژه ایوان جنوبی که در سالهای 1355 تا 1367 انجام گرفت با لایه برداری نمونه ای از پوشش گچی ایوان وجود پنج لایه پوشش گچ مشخص گردید. موضوع قابل توجه آنکه در لایه های زیرین این پوشش نوشته هایی به نظم و نثر با تاریخهای مختلف پیدا شد که در اثر مهارت استادکاران مسئول، اصالت آنها حفظ و اینک در معرض تماشای همگان قرار گرفته است. بیشتر این نوشته ها در کناره محراب و دیواره های آن به چشم می خورد.

بالای لچکی ورودی شبستان بزرگ کتیبه یا کمربندی به خط ثلث سفید در زمینه ای قهوه ای شامل آیه 25 سوره نور و چند آیه اول سوره دهر نوشته شده که نوشته های آن در اثر عوامل جوی تقریباً ناخوانا گردیده است. گیلویی گچی بالای این کتیبه کمربندی نمایانگر تقسیم مضاعف ایوان است و بخش بالایی گیلویی شامل مشبک های آجری و طاقنمایی با مقرنس گچی و دالانهایی که به وسیلة غلام گردشها به یکدیگر اتصال دارند و درگاههای جنبی با نرده هیا مشبک آجری، می باشد.

طرفین ایوان جنوبی راه دهلیزها در دو طبقه با نرده های مشبک آجری در جلوی آنها، فرا گرفته که دهلیز پایینی سمت جنوب شرقی شبستانهای فرعی این قسمت شده است.

ستونهای دو طرف ایوان را نغولهاییی هر یک در سه طبقه پوشانیده که بر ستون سمت چپ دو سنگ نبشته و ستون سمت راست یک سنگ نبشته در فاصله نغولها نصب گردیده که در آنها شرح رقابتی از موقوفات مسجد کنده کاری شده است.

گنبد آجری

همانگونه که اشاره شد در انتهای ایوان جنوبی دو ورودی تعبیه شده که ایوان را به شبستان پشت آن متصل می کند. از ظواهر امر چنین استنباط می گردد که این شبستان هشت ضلعی که گنبدی آجری بر آن استوار گردیده جزئی از مجموعه احداثی دوره ایلخانان مغول است. حال آنکه حقیقت امر چنین نبوده، و با توجه به چگونگی موقعیت مکانی شبستان این موضوع کاملاً آشکار می گردد. زیرا شبستان بر محور ایوانهای جنوبی و شمالی صحن واقع گردیده و فقط ورودی سمت راست شبستان (از ایوان جنوبی) در امتداد محور شبستان قرار گرفته است. با رجوع به نقشه موضوع کاملاً روشن می گردد. گرچه در مجموعه ناصری نسخه خطی و سفرنامه نظام الملک از محراب کاشی و کتیبه های گچ بری این شبستان یاد شده ولی اکنون جز منبری شش پله که با سنگ و سایر مصالح ساختمانی بنا شده و روی آن را پوششی از گچ فرا گرفته، اثری از تزئینات یاد شده در داخل شبستان به چشم نمی خورد زیرا محراب کاشی آن در اواخر دوره قاجاریه به سرقت رفته است.

آقای حاج محمدباقر مرتضوی امام جماعت مسجد از قول مرحوم صدرالعلما پدر همسر خود در مورد سرقت محراب کاشی واقع در محوطه گنبد دیلمی چنین اظهار می داشت:

در سفری اجلال الدوله شاهزاده قاجار هنگام عبور از نطنز از این مسجد بازدید نمود محراب کاشی مورد توجه او قرار گرفت و خیلی از آن تعریف کرد. پس از این بازدید به فاصله چند روز محراب مورد سرقت قرار گرفت. چون دزدان برای انجام سرقت منبر چوبی را که در ایوان شمالی قرار داشته به محوطه گنبد دیلمی برده بودند، خادم مسجد که آدم ساده ای بوده صبحگاه فقط متوجه جابجایی منبر شده و به خانه امام جماعت وقت رفته می گوید آقا دیشب منبر امام حسین (منبری که در ایوانم شمالی بوده) به زیارت منبر حضرت علی (منظور منبر گچی داخل گنبد دیلمی) رفته است. امام جماعت می گوید موضوع به این سادگی نیست برویم از مسجد بازدید کنیم به هنگام ورود به محوطه گنبد متوجه می گردند که محراب کاشی به سرقت رفته است.

پرفسور آندره گلدار باستان شناس شهیر فرانسوی در مورد این شبستان چنین اظهار نظر کرده است:

«از عجایب این بنا که تا به حال نظیرش ذرات ندیده ام این است که شبستان برروی محور صحن و ایوانهای شمالی و جنوبی واقع نگشته لکن فرضه که به شبستان راه دارد به امتداد محور باز می گردد.

در قسمت وسط دیوار عقب ایوان جنوبی قطعه بنایی نمایان است که برای اینکه از وجود آن قطعه دیوار ناجور و بدشکل نشود محراب دیگری در آن کنده اند.

در دو طرف این پیش آمدگی ناجور دو فرضه (درگاه ورودی) موجود است و محور شبستان با یکی از آن فرضه ها موافقت دارد.

از آنجا که علاقه و احترام معماران ایرانی به محور ساختمانی چه در قدیم و چه در حال حاضر مسلم است و نمی توان گفت که این انحراف محور از روی تفنن معماران پیدا شده پس باید گفت به جهتی از جهات که فعلاً ما را از آن اطلاعی نیست شبستان را متمایل به جانب غرب کرده اند مثلاً برای رعایت استقامت کوچه یا به علت وجود بناهایی که مانع کار بوده اند یا غیر اینها، به عبارت دیگر این طرز ساختمان را ما نتیجه اصلی و طرح عادی معماران ایرانی آن زمان نمی توانیم بدانیم بلکه باید گفت آن را در اثر شرورت و برای رفع اشکال به این صورت ساخته اند».

نظر گدار در مورد اینکه انحراف محور شبستان امری تفننی نبوده و در اثر ضرورت و برای رفع اشکال صورت گرفته بسیار جالب و ارزنده است. شاید کاوشهای بعدی که منجر به کشف حقیقت گردید با توجه به این نظریه بوده است. در سالهای اخیر مسئولین امور باستان شناسی در صدد تعمیر شبستان برمی آیند به هنگام تخریب گچ کاریهای شکاف برداشته بدنه شبستان با کتیبه ای آجری به خط کوفی در قسمت پای طاق ضلع شرقی مواجه می گردند که با وجود از بین رفتن بخش بزرگی از کتیبه باز جمله «تسع و ثمانین و تلاشمائه» 389 در آن تشخیص داده می شود. این کتیبه باارزش خود روشنگر مجهولاتی چند به شرح زیر می باشد:

1-این شبستان در اواخر قرن چهارم هجری بر همان محوری که امروزه مشاهده می گردد، بنا شده است.

2-بخشهای مختلف مسجد در اوایل قرن هشتم یعنی تقریباً 315 سال بعد در این محل بنا نهاده می شود. منتهی در عمل نقشه کار را چنان پیاده می نماید که شبستان قدیمی نیز جزو این مجموعه شده و با آن هماهنگی نسبی پیدا می کند منتهی با توجه به شرایط زمانی و مکانی محل، مسجد را بر محور جداگانه یا بنا می نمایند.

3-احتمال آن میرود که شبستان مورد بحث خود بنایی مفصل و مورد احترام از قبیل آرامگاه و به احتمال بیشتر مسجد بوده که به مرور زمان بخشی از آن ویران گردیده بوده است و بانیان مسجد بخش باقی مانده را به بنای مسجد متصل می نمایند.

4-در کتیبه کاشی سردر جنوبی مسجد به جمله «امر به عمارت المسجد فی المسجد» برخورد می کنیم که این جمله نیز گویا آن است که بخشهای گوناگون این مسجد در مسجد دیگری بنا نهاده شده است.

حال ببینیم عقیده سایر صاحب نظران در این باره چیست:

1-دونالدن ویلبر مولف کتاب معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانیان در مورد مجموعه مسجد جمعه نطنز چنین اظهار نظر نموده است:

مطالعه نقشه مسجد جامع نشان می دهد که وجود صحن یا بنایی در شمال مقبره شیخ عبدالصمد در تعیین محل مسجد موثر بوده است. ایوان غربی مفتاح به شمار می رود این ایوان از سه ایوان دیگر کوچکتر است و اگر به اندازه سایرل ایوانها بود محو ر صحن در امتداد محور بنای هشت ضلعی قرار می گرفت و دیوار خارجی آن لااقل دو متر بیشتر به سمت مغرب پیش می آمد. ظاهر برای این اندازه طبیعی و عادی جا وجود نداشته است.

بنابراین ساختمان متعلق به اوایل قرن چهاردهم میلادی (برابر اوایل قرن هشتم هجری قمری) در محلی آغاز شد که ظاهراً بنای هشت گوش و برج و ابنیه دیگر آنجا را اشغال کرده بود.

2-سازمان ملی حفاظت آثار باستانی – دفتر فنی استان اصفهان در گزارش خود تحت عنوان مسجد جامع نطنز – گنبد آجری چنین آورده است:چ

سال گذشته در باره گنبد آجری بزرگ (گنبد جنوبی) مسجد جامع نطنز به دو موضوع بسیار مهم که در اثر بررسیهای به دست آمده بود اشاره شد.

الف-این که گنبد در سال 389 هجری بنا شده است و قدیمی ترین گنبد تاریخ دار منطقه به شمار می آید.

ب-اینکه به احتمال زیاد گنبد دارای رواقی بوده است که اطراف آن گردش داشته و ساختمان گنبد و رواق به صورت منفرد بنا گشته.

بررسیهای سال جاری بیشتر در ارتباط با تحقیق فرضیه وجود رواق دور گنبد و ترکیب معماری آن بود. پدید آمدن این فرضیه ناشی از کشف آثاری از ساختمان پیوسته به بنای گنبد بود که در ضلع شمالی پابرجاست ترکیب ساختمان رواق علاوه بر ضلع شمالی در پهلوی شمال غربی مشخص شد.

فرضیه ما در باره ساختمان رواق و گنبد به شرح زیر است:

گنبد با رواقی در اطرافش به صورت منفرد در پایان قرن چهاردهم به وجود می آید.

رواق پشت دیوار قبلی (سمت قبله) به دلائلی ویران می گردد و در اثر مرور زمان معبر عام می شود.

با ویران شدن این بخش از رواق ساختمان گنبد در جبهه جنوبی دچار عدم تعادل می گردد.

بالا آمدن سطح گذر پشت گنبد در اثر ویران شدن رواق جنوبی و نفوذ آبهای سطحی و رطوبت، پایه های الف و ب را به سختی آسیب می رساند و مالاً به دنبال خود نیمه گنبد استوار بر پایه های الف – ب – ج – ط – را به پایین فرو می کشد. نیم گنبد و پایه های الف و ب توسط بانیان مسجد جامع در قرن هشتم هجری کاملاً بازسازی می شود دلیل روشن این موضوع تغییر نوع مصالح این ستونها (که از سنگ است) و معماری آن است در قیاس با سایر ستونهای اصلی برپادارنده گنبد و دیگر آنکه کتیبه آجری قرن چهارمی گنبد صرفاً در نیمه شمالی وجود دارد. و ساختمان نیمه بازسازی شده بخصوص در بخش کتیبه با درزی مشخص از نیمه اصلی جداست.

در ساختمان مسجد قرن هشتمی حفاظت از گنبد قرن چهارم تا آنجا که به طرح کلی لطمه ای وارد نسازد مد نظر سازندگان بوده است. با توجه به این اصل با اقدامات زیر، گنبد دیلمی در طرح مسجد جامع گنجانده می شود.

1-در بخش شمالی و شمال غربی رواق که در مجاورت راهرو ورودی مسجد قرار داشته ورودیهایی به حیاط و زیر گنبد تعبیه می شود.

2-روی ستونها و بدنه های اصلی رواق در بخشهای فوق به منظور هماهنگی با مجموعه مسجد جدید و نسبت به نیاز نماسازی می شود.

3-ساختمان رواق در جبهه شمال شرقی و شرقی به منظور ایجاد تقارن لازم در صحن مسجد جدید و احداث ایوان جنوبی صحن تخریب (و یا از بازسازی آن صرف نظر می شود).

4-به منظور ایجاد تقارن، محرابی در دل ستون «و» در امتداد محور تقارن صحن به وجود می آید و در دو طرف محراب دو ورودی متقارن، با دستکاری و نماسازی روی جرزهای اصلی، به داخل شبستان زیر گنبد تعبیه می شود.

5-دو پایه «الف» و «ب» و نیم و نیم گنبد فروریخته به طور کلی بازسازی می شود.

6-دو دهانه طرفین محراب جدید کاملاً بسته می شود.

7-بدنه داخلی گنبد شمشه سیم گل و ابزاربندی می شود با حفاریهایی که در ایوان جنوبی مسجد صورت گرفت وجود اثر دو ستون، تداوم رواق را در ضلع شرقی تایید نمود.

با مشخص شدن ادامه آجر فرش کف رواق در ضلع جنوب شرقی و کشف آثار پاکار لنگه طاقهای ساختمان رواق بر بندنه‌های خارجی ستوهای «ز» و «ط» ادامه ساختمان رواق در این جبهه نیز مسجل گردید.

بررسی های مربوط به تداوم ساختمان رواق در گذر جنوبی گنبد به علل شهری در این سال میسر نگردید.»

سقف این شبستان گنبدی است آجری یک پوشه مدور به محیط 26 متر که بر ساقه هشت ترک آن که به ارتفاع دو متر است، استوار گردیده.

ایوان شمالی که عرض دهنه آن 88/5 متر و بلندی آن از کف حیاط تا لب بام 75/10 متر است در حدود 62 سانتیمتر از ایوان جنوبی عرضی ناشی از اهمیت موقع آنها در طرح بنا می باشد.

در ساخت این ایوان نیز موضوع قرینه سازی رعایت شده است زیرا طرفین آن را در دو دهلیز سرپوشیده در دو طبقه فرا گرفته است. دهلیزهای بالایی که جلو آنها را نرده های مشبک آجری قرار گرفته به وسیله غلام گردشیهایی به یکدیگر اتصال دارند.

دیوار شمالی ایوان دارای دو طاقنما در دو طبقه با تزئینات مقرنس گچی و دو درگاه کوچک در طرفین آنها می باشد. تمام طاق این ایوان اصلی نیست زیرا در مدت زمانی قبل بخشی از آن فرو می ریزد. سپس قسمت فروریخته را به تقلید از طاق قبلی ساخته ولی تزئینات و نوشته های آن را نتوانسته اند در طاق منعکس نمایند. لذا امروز فقط در طرفین لبه هلالی طاق، بخشی از کتیبه های قدیمی را می توان ملاحظه نمود. این کتیبه که به خط ثلث سفید بر متن لاجوردی گچ بری شده است شامل قسمت اول آیه 18 سوره توبه تا «والیوم الاخر» سپس به علت ریختگی سقف دنباله کتیبه قطع و در بخش باقی مانده کتیبه در سمت دیگر لبه طاق جملات «مسجد…..الصدر…..الدنیا و الدین علی بن…..النطنزی سنه سبع و سبعمائه» (707) خوانده می شود که به احتمال زیاد قسمت ریخته شده کتیبه شامل بقیه ایه 18 و حتی ایه 19د سوره توبه بوده است.

با توجه به مفهوم آیه آیه می توان گفت که تاریخ 707 مربوط به تعمیر و نقشه اولیه ایوان می باشد. در زیرگیلویی حد فاصل طبقه اول و دوم داخل ایوان کتیبه دیگری به طور کمربندی در زمینه قهوه ای به خط ثلث سفید برروی گچ نقاشی کرده اند که بعدها زمینه قهوه ای در بیشتر قسمتها به لاجوردی تبدیل شده است. این کتیبه که به خط محمدرضا امامی اصفهانی، خطاط معروف عصر صفویه است شامل آیات 9 و 10 سوره جمعه مبنی بر لزوم اجابت دعوت برای نماز جمعه و آیه 114 سوره هود و دو حدیث از رسول خدا به شرح زیر است:

قال النبی صلی الله علیه و آله یا علی الائمه بعدی اثنی عشر اولهم انت و آخر هم القائم الذی یفتح الله علی یدیه مشارق الارض و مغاربها.

قال من کان القران حدیثه و المسجد بیته بنی الله له بیتا فی الجنه کتبه محمد رضا الامامی

در شرق و غرب ایوان شمالی شمالی دو درگاه است که بر بالای هر یک از آنها سه بیت شعر بر زمینه قهوه ای رنگ گچ بری شده است. بدنی مضمون:

درگاه شمالی

صفحه روح فزایی است، هر آن کس دیدش

دل ز کیفیت آن، صافی و نورانی شد

کرده گچ کاری این ایوان، غضنفر مهدی

آنکه توفیق حقش یاور و ارزانی شد

همتش کرد سفید از ره اخلاص چنان

که نجاتش دو جهان، رحمت سبحانی شد

درگاه غربی:

تا از ابر کف دستش گهر فیض چکید

قدر و قیمت ز در و گوهر عمانی شد

فکرت و ذهن امامی پی سال تاریخ

چون گدایان بدر موسی عمران شد

پنج پنجه بفکند از ید بیضا و بگفت

روسفیدی وی از مهدی کاشانی شد

که با توجه به اشعار فوق معلوم می شود فردی به نام غضنفر مهدی کاشانی به سال 1139 هجری قمری سفید کاری ایوان را تجدید نموده است البته کتیبة قرانی به خط محمدرضا امامی مربوط به دورة صفویه است که آن نیز روی گچ نوشته شده.

از درگاه شرقی به ایوانی کوچک و از آنجا به ایوانی بزرگتر که از یک طرف با حیاط و از سوی دیگر به راهرو ورودی شرقی اتصال دارد، وارد می شود. کف این دو ایوان تخته پوش است. کف ایوان شمالی به سال 1326 هجری شمسی به کوشش حاج سید نعمت الله مرتضوی امام جماعت وقت مسجد با کاشیهای ساخت کارخانه حسن امامی (که بعد از پیچ انتهای راسته بازار قرار داشت) مفروش گردید. نوشته های کاشی کف به خط آقای قربانعلی کریم پور نیز از این کاشی کاری حکایت می کند متن نوشته ها چنین است:

ساعی و بانی کاشی کاری این مسجد حضرت آقای حاج سید نعمت الله مرتضوی امام جماعت نطنز رقم کریم پورنطنزی 1326 ش. 1366 ق.

سطح خارجی ستونهای طرفین ایوان را دو نغول به عرض 45 سانتیمتر پوشانیده است.

در ورودی شمالی

در غرب ایوان شمالی دهلیزی است که راهرو ورودی شمالی مسجد به حساب می آید و از طریق درگاهی به ایوان شمالی اتصال دارد. در غرب دهلیز دو ایوان کوچک قرار دارد که در حدود 55 سانتیمتر از سطح راهرو و بلندتر و کف آنها با تخته مفروش است. این راهرو دارای در چوبی منبت کاری است که کتیبه های قابهای بالای لنگه های در، حاوی صلوات کبیر به خط ثلث برجسته می باشد.

در کتیبه قابهای پایینی در نیز که به خط ثلث برجسته است جمله های زیر خوانده می شود:

«وقف کرد استاد علاءالدین بن استاد حسین نجار نطنزی بسعی و عما خود در این رامع چهار حبه از جمله سی و شش حبه عصار خانه واقعه در جنب چهار سوق جنب بلده مزبوره بر مسجد جامع بلده که اجاره آن صرف روشنایی مسجد…»

با توجه به نوشته های در معلوم می گردد که این در را علاءالدین فرزند استاد حسین نجار نطنزی وقف این مسجد نموده. به سال 972 ساخت آن پایان گرفته و در چهل سال بعد یعنی سال 1012 در این مکان نصب گردیده است.

ایوان شرقی

این ایوان که به عرض دهنه 28/5 و طول 12/11 متر است گرچه از نظر طول از سه ایوان دیگر بزرگتر است ولی فاقد تزئینات گچ بر ی و خطوط است. طرفین ایوان هر یک دارای دو درگاه می باشد که درگاههای سمت جنوب دو طبقه و طبقه زیرین آن با مشبک های گچی مسدود شده است.

درگاههای سمت شمال نیز دو طبقه بوده که پایین آن به راهرو شرقی اتصال دارد. در کناره این ورودی، یک بخاری دیواری با نقوش گچ بری زیبا به چشم می خورد. سطح خارجی ستونهای طرفین این ایوان دارای دو نغول دو طبقه است. در این ایوان نیز قرینه سازی رعایت گردیده است.

شبستان جنوب شرقی

در جنوب شرقی حیاط، فضای ما بین ایوانهای جنوبی و شرقی را شبستانی دوطبقه فرا گرفته است. شبستان تحتانی به ابعاد تقریبی 9×5/9 متر دارای دو پنجره مشبک گچی به ایوان جنوبی و دو پنجره مشبک گچی به ایوان شرقی و یکی به سمت حیاط می باشد.

کفش کن که در داخل شبستان قرار دارد با نرده چوبی محصور شده است.

سقف شبستان بر شش ستون چهارگوش به قطر متوسط 28/4 متر و دو نیم ستون استوار گردیده است. کف آن تخته پوش بوده که روی آن با زیلوهای نذری مفروش کرده اند.

دیوارها و سقف این شبستان با ارتفاعی در حدود دو متر دارای اندود گچی است.

در کناره سمت ر است ورودی این شبستان هشت پله قرار دارد که به طبقه دوم یا شبستان رویی که شامل دو قسمت می باشد منتهی می گردد. سقف و دیواره های این قسمت فاقد پوشش گچی است.

ایوان غربی

عرض دهنه ایوان غربی مانند ایوان شرقی 28/5 متر است ولی طول آن 78/4 متر می باشد که از سایر ایوانها کمتر است. علت آن مفتاح بودن این ایوان است زیرا اگر به اندازه سایر ایوانها بود محور صحن در امتداد محور بنای هشت ضلعی (شبستان جنوبی گنبددار) قرار می گرفت و دیوار خارجی آن لااقل در حدود دو متر بیشتر به سمت مغرب پیش می آمد. این ایوان نیز دارای پوشش گچی و فاقد نوشته و تزئینات است به دیوار غربی ایوان نزدیک سقف درگاهی ساخته شده است.

طرفین سطوح خارجی ستونهای ایوان دارای دو نغول در دو طبقه است. در طرفین این ایوان نیز به منظور قرینه سازی دو دهلیز در دو طبقه ساخته شده که یکی به راهرو ورودی جنوبی و دیگری به صفه های کناره راهرو و ورودی شمالی اتصال دارد.

شبستان جدید الاحداث

در پشت سردر خانقاه خرابه ای بود که به سال 1375 هجری قمری به پیشنهاد امام جماعت وقت و کمکهای مردم خیر و سازمانهای باستان شناسی و اوقاف و سرپرستی استاد معارفی معمار باستان شناس و استاد حسین زواره ای تبدیل به شبستانی گردید. ساختمان آن در عرض چهار سال به پایان رسید. در ضمن به پیشنهاد امام جماعت مذکور طایفه عبدالکریم قطعه زمینی را که محل وضوخانه است وقف بر مسجد نموده و باستان شناسی در آن وضوخانه ای احداث نمود.

این شبستان دارای شش ستون هشت گوش به قطر 32/3 و دو ستون چهارگوش در دو ردیف و دو ستون هشت گوش در یک ردیف می باشد که مجموعاً 19 گنبد آجری بر روی آن استوار گردیده است. فاصله دو ستون چهارگوش را مسدود و به صورت محرابی درآورده اند که در نتیجه طرفین آن به صورت راهرو ورودی ایکه به قسمت سردر خانقاه باز می شود درآمده است. با توجه به این که شبستان را بر محور محوطه سردر خانقاه بنا کرده اند و محور سردر نیز نسبت به قبله انحراف دارد قبله این شبستان درست نبوده و کمی به سمت غرب متمایل است. دیوار و سقف و ستونهای این شبستان از آجر ولی سطح دیوارها و ستونها دارای پوششی از سیمان آب ساب به ارتفاع 110 سانتیمتر می باشد. دیوار غربی دارای پنج پنجره آهنی و سه خواجه نشین و سقف دارای دو روزنه است.

علاوه بر ورودی از راهرو جنوبی مسجد که از مقابل در آرامگاه شیخ عبدالصمد می گذرد ورودی دیگری در سمت سردر خانقاه قرار دارد که با چهار پله به ایوانی هشت گوش وارد و از آنجا با دو راهرو جانبی به شبستان متصل می گردد. در سمت شمال غربی شبستان نیز در سومی است که با سه پله به کوچه مجاور منتهی می گردد. کف شبستان پوشش موزاییک دارد.

آرامگاه شیخ نورالدین عبد الصمد

در سمت غرب دهلیز ورودی جنوبی در چوبی نوسازی به چشم می خورد که حدفاصل راهرو و شبستان نوسازی است که بر خرابه های پشت سر در خانقاه بنا گردیده است. پس از ورود به شبستان مذکور در سمت چپ در چوبی مشبکی است که در پشت آن آرامگاه شیخ نورالدین عبدالصمد نطنزی عارف بلند پایه قرن هفتم هجری قرار دارد.

آرامگاه شیخ مکانی مربع شکل به اضلاع 90/5 متر با چهار طاقچه عمیق مستطیلی با عرض 14/2 و عمق 68/0 متر در چهار سمت بر محور بنا و طاقچه های کم عمق کوتاه مستطیلی در مجاورت زاویاست.

قسمت پایین دیوار را ازاره ای از کاشی به ارتفاع حدود 5/1 متر پوشانیده بوده که به مرور مورد دستبرد قرار گرفته است. اکنون جز تعدادی کاشی ساده چیز دیگری به جای نمانده است.

با توجه به شکل جای کاشیهای معلوم می گردد که آنها ستاره ای شکل بوده و به گفته پروفسور گدار ازاره دیوارهای مقبره پوششی از کاشی ستاره شکل با تلاءلو فلزی داشته که یک در میان کاشی فیروزه فام ساده در آن به کار برده بوده اند.

دونالدن ویلبر که به سال 1935 از این مجموعه بازدید به عمل آورده در کتاب خود از آرامگاه شیخ عبدالصمد بدین گونه یاد کرده است:

«جهت محوری محراب مقبره شیخ عبدالصمد تقریباً ده درجه با محراب مسجد اختلاف دارد. طرح آن چهار طاقچه عمیق مستطیلی بر محور بنا و طاقچه های کم عمق کوتاه مستطیلی در محاورت زاویه های گوشه ای نشان می دهد.

قسمت پایین دیوار، بالای از اره تا کتیبه دور تا دور که از گچ حکاکی شده و حاوی تاریخ 707 (هـ . ق) 1307 میلادی است، با گچ سفید پوشیده شده است. در هشت گوشه طاقچه های عمیق نیم ستونهای آجری و باریکه هایی از سفال قالب گیری شده وجود دارد. در بالای حاشیه کتیبه، گنبد مقرنسکاری شده فوق العاده، برروی هشت نقطه اصلی، بالای نیم ستونهای زوایا ساخته شده و از هشت پنجره روشنایی می گیرد.

در سمت خارجی مربع، دیوارهای پایین اطاق در زیر سطح حاشیه هشت گوش می شود و در بالای سرپنجره ها فرو رفتگی وجود دارد که هشت گوش کوچکتریذ تشکیل می دهد. بر بالای بنا گنبد چادر شکل هشت ضلعی که زمانی

با آجر لعابی پوشیده بود، قرار دارد. احتمال می رود که کلیه قسمت فوقانی مقبره در زمانی که تزئینات داخلی انجام گرفته ساخته شده باشد.

در باره بعضی از عناصر تزئینی داخلی که از بین رفته نمی توان حدسیاتی زد.

در ناحیه ازاره اطاق چند کاشی صلیبی آبی در جای خود باقی مانده است یقین است که ازاره مزبور زمانی از کاشیهای صلیبی و کاشیهای جلادار ستاره ای تشکیل یافته بود و چند کاشی ستاره ای حاوی تاریخ 707 هجری قمری در مجموعه های عمومی و خصوصی ممکن است متعلق به این بنا باشد.»

بیشتر کاشی های ازاره دیواره های بقعه در سال 1294 هجری قمری نیز که حسین خان تحصیلدار اصفهانی (از نویسندگان مجموعه ناصری) از بقعه بازدید نمود مورد دستبرد واقع شده بود زیرا متن نوشته او در این مورد چنین است:

«بقعه خود مرحوم شیخ عبدالصمد در دالان مسجد پهلوی منار است آجرهای کاشی زیاد داشت که اغلب آن را برده اند.»

بدنهئ دیوارها از کاشیهای ازاره به بالا دارای پوشش گچی است و این پوشش مقرنسهای سقف را نیز فرا گرفته است.

گنبدی مقرنس بر سقف آرامگاه استوار گردیده که در قاعده آن کتیبه ای گچی به خط ثلث برجسته در زمینه نقوش ریز و درشت گچ بری شده بس زیبا، به چشم می خورد.

این کتیبه شامل آخر آیه 167-آیه 168 و بخش اول آیه 169 سوره آل عمراه و جملات: هذه القبه المشرقیه مزار الشیخ الربانی نورالمله و الدین عبدالصمد ابن علی الاصفهانی المقیم بنطنز، امر ببنائها الصاحب الاعظم، زین الدنیا و الدین خلیقه الماستری فی سبع و سبع مائه» (707) می باشد.

به دیوار جنوبی بقعه محازی ضریح چوبی محرابی از کاشی بوده که فعلاً اثری از آن بجای نمانده است. به گفته پروفسور گدار از آثار بند و بستی که بر روی دیوار باقی است می توان آن را نظیر محرابهای امامزاده یحیی ورامین و علی بن جعفر قم و مسجد میدان کاشان دانست.

دوناتلدن ویلبر در کتاب خود از این محراب چنین یاد کرده است:

«اتنینگهاوزن» شرحی در باره قسمتی از یک محراب کاشی، که اکنون در موزه ویکتوریا و آلبرت محفوظ است به چاپ رسانیده است این قطعه از طاق نوک تیز و سه گوشه فوقانی و سه گوشه جناحی طاق تشکیل یافته و دفاتر موزه اشعار می دارند که از نطنز آمده است اگر عرض این قطعه با عنصر مشابه در محراب معروف کاشان مقایسه در محراب معروف کاشان مقایسه شود و اگر عناصر دیگر هر دو محراب به همان تناسب و ارتباط نسبی با یکدیگر باشند، می توان نتیجه گرفت که عرض محرابی که این قطعه به آن تعلق داشته یا 40/1 متر (اگر حاشیه خارجی از دو ردیف کاشی تشکیل شده بود) و یا 20/1 متر (اگر حاشیه خارجی فقط یک ردیف کاشی داشته) بوده است.

دیوار محراب مقبره فرورفتگی گچی دارد به عرض 30/1 متر که زمانی محرابی آن را اشغال کرده بوده است. کاشیهای حاشیه، که شامل کاشی حاوی تاریخ 707 در موزه متروپولیتن می باشد ممکن است قسمتی از همان محراب را تشکیل می داده است.»

دکتر بهرانی در کتاب صنایع ایران از محراب آرامگاه شیخ عبدالصمد چنین یاد کرده است:

«محراب بزرگ و برجسته مقبره شیخ عبدالصمد و کاشی های گرانبهای قدیمی ازاره های بقعه که دارای تاریخ 707 هجری و در نوع بسیار عالی و ممتاز می باشد در او.اخر قرن گذشته به سرقت رفته و در تهران به فروش رسیده است. در حال حاضر این محراب و کاشیها از نفایس موزه ویکتوریا و آلبرت لندن به شمار می رود.

حسین فرزند محمدابراهیم خان اصفهانی مشهور به تحصیلدار از نویسندگان مجموعه ناصری (بخش جغرافیای اصفهان و نطنز) که به سال 1294 هجری قمری از بقعه شیخ عبدالصمد بازدید نموده ضمن اشاره به ربوده شدن بیشتر کاشیهای ازاره آرامگاه، از محراب کاشی و کاشیهای آن به شرح زیر یاد نموده است:

«چیزی که باقی مانده است محرابی در آن بقعه است که هرگاه یکی از آجرهای آن گیر بیاید در اصفهان بیست تومان متجاوز می خرند.»

با توجه به نوشته های تحصیلدار اصفهانی معلوم می گردد که به هنگام بازدید نامبرده کاشی آرامگاه هنوز در جای خود قرار داشته است.

در سفرنامه عبدالوهاب خان نظام الملک به قیم منشی او به تاریخ 1316 هجری قمری به ربوده شدن کاشی های محراب مسجد واقع در شبستان گنبددار دوره دیلمی اشاره شده ولی از محراب آرامگاه شیخ عبدالصمد سخنی به میان نیامده است. شاید بتوان گفت که این اشاره نکردن خود دلیلی بر قرارداشتن محراب کاشی در جای خود بوده است.

«از نکات فنی قابل توجه این آرامگاه که به سال 707 هجری قمری پایان گرفته است متوازی نبودن محور اصلی بقعه (که همان محور محراب ربوده شده باشد) با محور مسجد است که در حدود ده درجه انحراف دارد. و به گفته پروفسور گدار، این انحراف به قدری است که نمی توان آن را منسوب به اشتباه طرح ریزی دانست از آنجا که هیچ سبب مادی نمی توان بر ای وقوع این انحراف غیرطبیعی یافت باید تصور کنیم که قبله شناسی در آغاز ساختمان مسجد با قبله شناسی در موقع بنای مقبره متفاوت بوده است. به علاوه برای دخول به مقبره مذکور باید از مدخلی کج و معوج و تنگ گذشت. بدیهی است اگر قبل از بنای هر دو ساختمان (مسجد و بقعه) نقشه جامعی در کار می بود و هرگز چنین معبری نمی ساختند و چون این معبر ناشایسته به طور بی تناسبی در دهلیز مسجد باز می شود مسلم است بنای مسجد اقدم است و مقبره را بر آن افزوده اند و شاید وفات شیخ عبدالصمد در طی اشتغال به ساختمان مسجد واقع شده باشد.»

در مقابل جای محراب کاشی ربوده شده ضریح چوبی مشبک نسبتاً بلندی قبر شیخ عبدالصمد را احاطه کرده که بر پیشانی جبهه شمالی آن کتیبه ای به شرح زیر درج گردیده است:

«عمل استاد حسین بن استاد اسمعیل سرشکی النطنزی فی تاریخ سنه اربع و ستین و الف سنه 1064 کتبه عبدالطیف»

روی قبر برجسته را پوششی از کاشی های خشتی فراگرفته که تعدادی از آن ریختگی پیدا کرده است بر لوح سنگی نصب شده در سمت بالای قبر به خط نستعلیق برجسته کنده کاری شده است.

طاقنمای کوچک محراب مانندی در غرب آرامگاه مشاهده می شود که در متن کاشی نصب شده در بالای آن جمله «جناب اجل اقای صدیق اکرم 1342» خوانده می شود.

گنبدبقعه متشکل از سه کثیر الاضلاع استوار بر یکدیگر و هرمی هشت ترک در انتهای آن است. نخستین کثیرالاضلاع که محیط آن 29/31 متر و ارتفاع آن به علت اختلاف سطح بامهای اطراف از 80/1 متر تجاوز نمی کند دارای اضلاعی به اندازه های مختلف از 25/2 تا 30/5 متر است.

دومین کثیرالاضلاع که با 10 تا 20 سانتیمتر عقب نشینی بر کثیرالاضلاع نخستین بنا شده و به صورت هشت ضلعی به ارتفاع 4 و محیط 60/26 متر است، هر ضلع آن را نورگیری مشبک با طاق رومی کوچک در متن نغولی فرا گرفته است.

کثیرالاضلاع سوم که 8 ضلعی و به فاصله پاگردی به عرض 80 سانتیمتر آغاز می گردد دارای ازاذره ای است آجری به ارتفاع 60 سانتیمتر و سپس مربع هایی به اضلاع 40/2 متر با پوششی از اجر مخلوط با کاشی معقلی در نقوش مختلف که هشت ترک گنبد برروی آن قرار گرفته است.

بخش هرمی شکل گنبد به ارتفاع تقریبی 5/5 متر و دارای پوششی از کاشی با نقش و طرحهای گوناگون است.

در داخل تزئینات کاشی کاری یکی از ترکهای بخش هرمی شکل این شعر به چشم می خورد:

ساخت این اسپر به توفیق خدا شیخ اسمعیل کلب مرتضی

و در کتیبه دیگری عمل ابراهیم بن اسمعیل بنا اصفهانی

که با توجه به مضمون مصرع دوم می توان گفت که این گنبد از بناهای زمان صفویه است.

خانقاه شیخ عبدالصمد

زیباترین بخش مجموعه مسجد را سردری با پوشش کاشی دارای نقوش و طرحهای گوناگون به نام سردر خانقاه تشکیل می دهد و چنین به نظر می رسد که پس از ساختن مسجد به سال 704 و بقعه شیخ عبدالصمد به سال 707 کار بنایی را ادامه داده و به ساختن خانقاهی پرداخته اند که متاسفانه جز درگاه یا سردری که به ساختمان مسجد اتصال دارد اثر دیگری از آن به جای نمانده است. این سردر از آجر ساده ساخته شده و در بعضی قسمتها کاشی با لعاب فیروزه و لاجورد به کار برده اند و نمونه زیبایی از بناهای کبودرنگ دوره مغولی است کتیبه بزرگی به عرض 45 سانتیمتر به خط ریحان دارد که به طور برجسته بر متن کاشیهای فیروزه ای به دور درگاه می گردد.

بخش پایانی کتیبه به مرور زمان ریختگی پیدا کرده بود و بعد از کلمه سنه فقط سر ]سـ[ دیده می شود ولی در تعمیرات چند سال قبل این کتیبه نیز مرمت و اکنون سنه سته و عشر و سبعمائه (716) در آن خوانده می شود.

با توجه بهن متن کتیبه سردر معلوم می گردد که بانی مسجد و خانقاه فرزند حسین فرزند علی ماستری و مباشر هر دو ساختمان نیز شمس الدین محمد فرزند علی نطنزی بوده است.

دونالدن ویلبر که به سال 1935 میلادی (1314 شمسی) یعنی قبل از مرمت اساسی سردر از آن بازدید نموده در کتاب خود چنین آورده است:

سردر ورودی خانقاه خوب مانده ولی طاق آن افتاده و درگاه اصلی از بین رفته و پایه نمای آن آسیب دیده است از کتیبه انتهای نما که حاوی تاریخ بوده فقط یک حرف باقی مانده و آن حرف «س» است و می توان تصور کرد که این تاریخ 716 یا 717 بوده است زیرا شانزده و هفده در زبان عربی هر دو با حرف «س» شروع می شوند.

در کنار کتیبه سردر، کتیبه دیگری به عرض 40 سانتیمتر به خط کوفی زاویه دار برجسته به رنگ فیروزه ای بر زمینه سورمه ای به دور درگاه که مضمون آن تکرار لااله الا الله محمداً رسول الله و علی ولی الله است به فاصله تقریبی پنج سانتیمتر از کتیبه اخیرالذکر که طاقنمائی در سه طبقه قرار دارد، کتیبه دیگری به همان مضمون تعبیه شده که در بالای لچکی سردر به کتیبه قبلی متصل می گردد.

فاصله شش طاقنمای تزئینی ستونهای طرفین سردر محصور بینه دو کتیبه خط کوفی متضمن شهادتین را هر طرف دو لوح مرمرین سفید مربع شکل 50 سانتیمتری پر کرده است متن سه لوحه صلوات چهارده معصوم و لوحه زیرین سمت چپ بدین مضمون است:

وقف ذالک خواجه نجم الدین محمود ابن عماد فی سنه 912 عمل استاد حسین خراسانی. کتبه الفقر اسدالله الحسینی

دیوار شمالی فضای داخلی سردر را مشبکی آجری فرا گرفته بود که در تعمیرات چند سال قبل خراب و به جای آن دری چوبی دو لنگه ای نصب گردید که در زمینه کاشی سبز رنگ نصب شده بر بالای در چوبی جمله تعمیر سال 1348 به چشم می خورد.

بالای این در را کتیبه ای کمربندی حاوی آیات 37 و 38 سوره نور (سوره 24) به خط ثلث برجسته در متن کاشی کاری های دارای نقش شش و تکه سلی دار پوشانیده است.

در طرفین فضای داخلی سر در دو صفحه کوچک یا طاقنمای قرینه یکدیگر قرار دارد کتیبه داخل آنها به خط کوفی فیروزه ای و متضمن سوره اخلاص است که به جمله صدق الله العظیم و صدق رسوله الکریم پایان می گیرد.

در کاشی کاری های صفه ها و اطراف آنها طرح و نقوش زیر به کار رفته است:

1-داخل صفحه ها بخش زیر کتیبه سوره اخلاص نقش شش و طبل گردان.

2-بخش بالای نقش شش و شمسه و بالای آن نقش معقلی ساده.

3-ستونهای تیرک مانند طرفین صفه ها نقش شش و دو لنگه چاک دار.

4-پشت بغل ها یا لچکی ها نقش شش و تکه.

5-ستون جانبی صفحه ها نقش شش و سلی

ضمناً حد فاصل کاشی کاری های دیوارهای فضای داخلی سردر و مقرنس های سقف را


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۶ ، ۱۶:۰۹
posteu posteu

4f/ss (68)

انسان یک موجود مرکّب

این از آن جهت است که انسان در میان موجودات دیگر یک شخصیّت مرکّب است و این یک حقیقت است. این مطلب که انسان یک موجود مرکب است ادیان و فلاسفۀ ما تأیید کرده اند، علما و حتی روانشناس ها تأیید کرده اند و مطلبی است غیر قابل انکار و تردید.

ابتدا تعبیر قرآنی و تعبیر حدیثی مطلب را عرض می کنیم. شما در قرآن می بینید که دربارۀ خلقت انسان (اختصاصاً دربارۀ انسان) چنین می فرماید: فَاِذا لَوَّیتُهُ و نَفَضــْتُ فِیهِ مِنْ روحی فَقَعوا لَهُ ساجدینَ. به فرشتگان می گوید: وقتی که خلقت این موجود را تکمیل کردم و از روح خود چیزی در او دمیدم، بر او سجده برید. می گوید این موجود یک موجود خاکی است، من او را از خاک آفریدم، یک موجود طبیعی و مادی است؛ ولی همین موجود آفریده شده از آب و خاک، همین موجودی که دارای جسم و جسدی است مانند حیوان های دیگر، وَ نَفَختُ فیهِ من روحی، از روح خودم چیزی در او می دمم. لازم نیست که ما معنای روح خدا را بفهمیم که نفخۀ الهی و آنچه خدا او را روح خود نامیده است چیست. اجمالاً می دانیم که در این موجود خاکی یک چیز دیگری هم غیر خاکی وجود دارد. حدیث معروفی است، پیغمبر اکرم فرمود: «خداوند فرشتگان را آفرید و در سرشت آن ها تنها عقل را نهاد، حیوانات را آفرید و در سرشت آن ها تنها شهوت را نهاد، انسان را آفرید و در سرشت او هم عقل را نهاد و هم شهوت را» که مولوی همین را به صورت شعر درآورده است:

گفت پیغمبر که خلاق مجید خلق عالم را سه گونه آفرید

بعد می گوید یک گروه فرشتگان، یک گروه حیوانات و یک گروه هم انسان ها.

آیات و روایاتی که دربارۀ نفس انسان وارد شده دو دسته اند: دسته ای از آن ها نفس را به عنوان یک گوهر گرانبها و شریف ملکوتی که از عالم ربوبی آمده و منشأ همۀ فضائل و ارزش های انسانی است توصیف می کنند و به انسان ها توصیه می نمایند که در حفظ و نگهداری و حراست و تقویت و پرورش او بکوشند و مواظب باشند چنین گوهر ارزشمندی را از دست ندهند که زیان می بینند. از باب نمونه در قرآن می فرماید: ای محمد! تو را از حقیقت روح سؤال می کنند در پاسخ بگو: روح از عالم امر پروردگار می باشد و آنچه از علم به شما دادند اندکی بیش نیست.

در این آیه روح به عنوان موجودی از عالم او (تجرد) که بالاتر از عالم ماده است توصیف شده است.

امیرالمؤمنین (ع) دربارۀ نفس می فرماید: نفس گوهری است گرانبها، هر کس که آن را نگهداری کرد او را به مقام عالی خوهد رسانید و هر کس که از نگهداریش کوتاهی نمود او را به پستی خواهد کشید.

و فرمود: هر کس که قدر نفس خویش را بدانست او را به وسیلۀ انجام کارهای فانی و زود گذر به پستی نمی کشد.

و فرمود: هر کس که به شرافت نفس خویش پی برد او را از پستی شهوت ها و آرزوهای باطل حفظ خواهد کرد.

و فرمود: هر کس که نفسش شریف بود عواطفش زیاد خواهد بود.

و فرمود: هر کس که نفسش شریف بود او را از ذلت سؤال منزه خواهد داشت.

از این قبیل آیات و روایات که نمونه های فراوانی دارد چنین استفاده می شود که نفس انسان گوهر ارزشمندی است و باید در حفظ و نگهداری و حراست و پرورش آن تلاش کرد.

دستۀ دوم آیات و روایاتی است که نفس را به عنوان یک موجود شریر و دشمن انسان و منشأ بدی ها معرفی می نماید، که باید با او جنگید و سرکوبش ساخت والّا اسباب شقاوت و بد بختی انسان را فراهم خواهد ساخت. از باب نمونه:

قرآن کریم می فرماید: اما کسی که از مقام پروردگارش بترسد و نفس را از خواسته هایش باز دارد، بهشت جایگاه او خواهد بود.

قرآن مجید از زبان حضرت یوسف نقل کرده که می گفت: من نفس خودم را تبرئه نمی کنم زیرا نفس، همواره به بدی ها دستور می دهد، مگر اینکه خدا ترحم کند.

پیامبر گرامی اسلام فرمود: بزرگترین دشمن تو نفس تو می باشد که در بین دو پهلویت قرار دارد.

حضرت علی (ع) فرمود: نفس همواره به بدی دستور می دهد. پس هر کس او را امین دانست به وی خیانت خواهد کرد و هر کس که به آن اعتماد کند او را به هلاکت خواهد افکند، و هر کس که از آن راضی باشد او را به بدترین موارد، وارد خواهد ساخت.

باز حضرت علی (ع) فرمود: اطمینان به نفس از استوارترین فرصت های شیطان می باشد.

امام سجاد (ع) فرمود: پروردگارا! به تو شکایت می کنم از نفسی که همواره به بدی دستور می دهد و به گناه و خطا مبادرت می ورزد و به معصیت علاقه دارد و خودش را در برابر غضب تو قرار می دهد و مرا به سوی راه های هلاکت می کشاند.

از این قبیل آیات و روایات، که نمونه های بسیار فراوانی دارد چنین استفاده می شود که نفس، موجودی است شریر و منشأ بدی ها، باید با جهاد و تلاش او را سرکوب کنیم.

ممکن است بعضی چنین تصور کنند که بین این دو دسته روایات تزاحم و تعارض وجود دارد، یا خیال کند که انسان دارای دو نفس است:

یکی نفس انسانی که منشأ خوبی هاست و دیگری نفس حیوانی که منشأ بدی ها می باشد. لیکن این هر دو تصور، اشتباه و غلط است. زیرا اولاً در بین روایات و آیات تعارضی وجود ندارد و ثانیاً در علوم به اثبات رسیده که انسان یک حقیقت بیش نیست و یک نفس بیشتر ندارد، و چنان نیست که حیوانیت و انسانیت او از یکدیگر جدا باشد.

لیکن نفس انسان دارای دو مرتبه است و دو بعد وجودی. در مرتبۀ پایین یک حیوان است که واجد همۀ صفات و آثار حیوان می باشد آنجا که می گوید در رشد و پرورش او بکوشید، به مرتبۀ عالی او اشاره شده است و در مرتبۀ عالی یک انسان است که نفخۀ الهی می باشد و از عالم ملکوت آمده است.

اگر گفته می شود نفس خود را تقویت کن و پرورش بده، مراد مرتبۀ انسانی است و اگر گفته می شود او را سرکوب و مغلوب ساز، مقصود مرتبۀ پایین حیوانی می باشد.

در بین این دو خود یا دو مرتبۀ وجودی کشمکش دائم وجود دارد. «خود» حیوانی همواره سعی دارد که خویشتن را به ارضای خواسته ها و تمایلات، سرگرم سازد و راه ترقی و تکامل و صعود الی الله را بر نفس انسانی مسدود نماید و او را مسخر خویش گرداند. برعکس، «خود» انسانی یا مرتبۀ عالی وجود انسان، همواره در تلاش است که مراحل عالی کمالات انسانی را طی کند و به مقام قرب الهی نائل گردد و برای نیل به این مقام، غرائز و تمایلات حیوانی را کنترل و مهار کند و به استخدام خویش درآورد. تا در این صحنۀ نبرد، کدام یک از این دو بر دیگری غلبه نماید. اگر خود انسانی و ملکوتی غلبه کرد ارزش های انسانی زنده می شود و انسان را به مقام شامخ قرب الی الله، سیر و صعود می دهد، و اگر «خود» حیوانی غلبه کرد، چراغ عقل انسان را خاموش می سازد و او را در وادی ضلالت و گمراهی ساقط می گرداند. به همین جهت پیامبران آمدند تا انسان ها را در این پیکار مقدس و سرنوشت ساز یاری دهند.

و چقدر مولوی این مسئلۀ تضاد درونی انسان را عالی در آن داستان معروف «مجنون و شتر» سروده است! انسان واقعاً مظهر اصل تضاد است. در هیچ موجودی به اندازۀ انسان این تضاد و ضدیت درونی و داخلی حکومت نمی کند. داستان را این جور آورده است که مجنون به قصد اینکه به منزل لیلی برود، شتری را سوار بود و می رفت و از قضا آن شتر کرّه ای داشت، بچه ای داشت شیرخوار. مجنون برای اینکه بتواند این حیوان را تند براند و در بین راه معطّل کرّه او نشود، کرّه را در خانه حبس کرد و در را بست. خود شتر را تنها سوار شد و رفت. عشق لیلی، مجنون را پر کرده بود. جز دربارۀ لیلی نمی اندیشید، اما از طرف دیگر، شتر هم حاسش شش دانگ دنبال کرّه اش بود و جز دربارۀ کرّۀ خودش نمی اندیشید. کرّه در این منزل است و لیلی در آن منزل، این در مبدأ و آن در مقصد. مجنون تا وقتی که به راندن مرکب توجه داشت، می رفت. در این بین حواسش متوجۀ معشوق می شد و مهار شتر از دستش رها می گردید. شتر وقتی می دید مهارش شل شده، آرام برمی گشت به طرف منزل. یک وقت مجنون متوجۀ حال خودش می شد، می دید دو مرتبه به همان منزل اول رسیده. شتر را برمی گرداند، باز شروع به رفتن می کرد. مدتی می رفت. دوباره تا از خود بی خود می شد، حیوان برمی گشت. چند بار این عمل تکرار شد:

همچو مجنون در تنازع با شتر گه شتر چوبید و گه مجنون حُر

میل مجنون پس سوی لیلی روان میل ناقه از پی طفلش دوان

تا آنجا که می گوید مجنون خودش را به زمین انداخت:

گفت ای ناقه چو هر دو عاشقیم ما دو ضد بس همره نالایقیم

بعد گریز خودش را می زند، می گوید:

جان گشاده سوی بالا بال ها تن زده اندر زمین چنگال ها

در انسان دو تمایل وجود دارد: یکی تمایل روح انسان و دیگر تمایل تن انسان.

میل جان اندر ترقّی و شرف میل تن در کسب اسباب و علف

اگر می خواهی جان و روحت آزاد باشد، نمی توانی شکم پرست باشی، نمی توانی زن پرست باشی و روحت آزاد باشد، پول پرست باشی و روحت آزاد باشد و در واقع نمی توانی شهوت پرست باشی؛ پس اگر می خواهی آزاد باشی، روحت را باید آزاد کنی.

ارزش های انسانی

انسان در هر یک از دو زندگی -حیوانی و انسانی- نیازهایی دارد که مبادی آن ها در وجودش نهاده شده است. از این جهت که حیوان است و نامی، نیاز به آب و غذا و مسکن و لباس و هوا دارد. برای اینکه زنده بماند نیاز به آب و غذا دارد و برای اینکه در تأمین آن ها تلاش و جدیت و حرکت کند، احساس تشنگی و گرسنگی و لذّت و میل غذا و آب در وجودش نهاده شده است و برای اینکه نوع انسان ادامه یابد، غریزۀ جنسی و میل به همسر در وجودش نهاده شده است.

انسان به بقای خویش علاقه دارد و ناچار است به آثار و لوازم زندگی حیوانی نیز مقید باشد، چون غذا را می بیند و احساس گرسنگی و میل به غذا می کند، پیش خود می گوید: باید غذا را تهیه کنم و بخورم و اگر مانعی بر سر راهم پیدا شد با آن مبارزه می کنم. البتّه این احساس بد نیست، زیرا انسان در ادامۀ حیات باید کار کند و بخورد و بیاشامد. در اسلام هم نه تنها از آن نهی نشده بلکه توصیه هم شده است، لیکن باید این مطلب را بداند که زندگی حیوانی مقدمه است نه هدف، طفیلی است نه اهیل.

پس اگر کسی به زندگی حیوانی اصالت داد و برای تأمین خواسته ها و تمایلات حیوانی، شبانه روز تلاش و جدیت نمود و هدف زندگی خویش را خوردن و نوشیدن و آرمیدن و پوشیدن و شهوترانی و ارضای غرایزحیوانی قرار داد، به ضلالت و گمراهی افتاده است. زیرا روح ملکوتی و عقل انسانی خویش را از حاکمیت انداخته و در خانۀ فراموشی محبوس ساخته است. چنین فردی را نمی توان انسان محسوب داشت بلکه حیوانی است به صورت انسان. عقل دارد ولی چنان منزوی شده که نمی تواند فضائل و مکارم انسانی را بشناسد و دنبال کند، چشم و گوش دارد ولی حقایق را نمی بیند و نمی شنود.

قرآن چنین فردی را حیوان بلکه گمراه تر از حیوان می داند. زیرا حیوان عقل ندارد و نمی فهمد اما این شخص با اینکه عقل دارد نمی فهمد.

در قرآن می فرماید: اگر دعوت تو را نمی پذیرند بدان که اینان از هوای نفس خودشان پیروی می کنند و چه کس گمراه تر از شخصی است که هدایت خدا را رها کرده، از هوای نفس پیروی می کند و خدا ستمکاران را هدایت نخواهد کرد.

قرآن کریم می فرماید: محققاً بسیری از جن و انس را برای جهنم آفریدیم (که به سوء اختیار خود به جهنم می روند) زیرا قلب هایی دارند که با آن ها نمی فهمند و چشم هایی دارند که با آن ها نمی بینند و گوش هایی دارند که با آن ها نمی شنوند، اینان مانند چهارپایان بلکه گمراه ترند، اینان غافلند.

و می فرماید: آیا آن کس را که خدا را هوای نفس خود گرفت و با اینکه عالم بود خدا گمراهش کرد، و بر گوش و دلش مهر نهاد و بر دیدگانش پرده افکند، دیدی؟! جز خدا چه کسی او را هدایت می کند؟ چرا پند نمی گیرید؟

چقدر زیانکار و بدبختند کسانی که نفس ملکوتی و سعادت و کمال انسانی خویش را فدای خواسته های نفسانی و زندگی حیوانی می سازند و نفس انسانی را با لذت های حیوانی معاوضه می نمایند.

امیرالمؤمنین (ع) فرمود: مغبون کسی است که به دنیا مشغول شود و بهره اش را از حیات آخرت از دست بدهد.

و فرمود: نفست را از کارهای پست منزه بدار گر چه تو را به سوی امور مورد رغبت می کشد، زیرا در برابر آنچه از نفس خود بذل می کنی عوض نمی گیری،خودت را بندۀ دیگری قرار نده با اینکه خدا تو را آزاد آفریده است، خیری که جز به وسیلۀ شر به دست نیاید خیر نیست. همچنین چیزی که جز با سختی به دست نیاید آسان نخواهد بود.

و فرمود: چه بد تجارتی است که دنیا را ارزش نفس خود بینی و آن را در عوض آنچه در نزد خداست بستانی.

اما انسان در خود حیوانی خلاصه نمی شود بلکه یک خود انسانی هم دارد و به اعتبار گوهری است مجرد و ملکوتی که از عالم قدس آمده است و ارزش هایی را غیر از خواسته های حیوانی خواستار است. اگر انسان به باطن ذات و روح ملکوتی خویش بنگرد و خویشتن را خوب بشناسد، مشاهده می کند که از عالم قدرت و کرامت و علم و رحمت و بخشش و نور و احساس و خیر و عدالت و به طور کلی از عالم کمال آمده و با آن عالم سنخیت و تناسب دارد. در اینجا انسان دید دیگری پیدا می کند و به عالم دیگری می نگرد. کمال مطلق را می نگرد و به ارزش های آن علاقه مند می شود و با به کار بستن، خویش را از مرتبۀ نازل حیوانیت حرکت می دهد تا در مدارج کمال طی طریق کند و به مقام قرب الهی نائل گردد.

در اینجاست که جایگاه ارزش های اخلاقی روشن می شود. اگر انسان خواستار ارزش هایی از قبیل: علم، احسان، خیرخواهی، ایثار، عدالت، بخشش، دفاع از محرومین و مستضعفین، راستی، درستی، امانتداری می باشد، به این جهت است که خودش را از عالم کمال می بیند و چنین ارزش هایی را با مقام شامخ انسانی خویش متناسب می یابد، و به همین جهت آن ها را دوست دارد وقتی حاضر می شود که خود حیوانی و خواسته هایش را در راه رسیدن به این ارزش ها فدا سازد.

مکارم و ارزش های اخلاقی عبارتست از یک سلسله کمالات روحانی و معنوی که روح ملکوتی انسان، تناسب آن ها را با نیازهای استکمالی خویش درک می کند و می گوید:

باید اینها را انجام دهم. «باید»های اخلاقی از کرامت و شرافت نفس سرچشمه می گیرد و برای رسیدن به علو ذات من سودمند می باشد و باید به این اعتلا برسم. راه و وسیلۀ استکمالات معنوی انسان ها یکی است و همه در شناخت ارزش ها و ضد ارزش ها متشابه آفریده شده اند.

انسان اگر به فطرت پاک و کمال دوست خود مراجعه کند و به دور از هوی ها و هوس ها،خوب بیندیشد می تواند فضائل و ارزش های اخلاقی وهمچنین رذائل اخلاق و ضد ارزش ها را دریابد. همۀ انسان ها و در تمام زمان ها این چنین است و اگر بعضی انسان ها از چنین درک مقدسی محرومند بدین جهت است که هوی ها و هوس ها و تمایلات شدید حیوانی، نور عقلشان را خاموش ساخته و خود، یکه تاز میدان نفس شده اند. قرآن نیز درک فضائل و رذائل را فطری انسان ها دانسته، می گوید: قسم به نفس و آنکه او را نیکوکار آفریده است و راه انحراف و تقوا را به او الهام کرد، پس هر که نفس را تهذیب و پرورش داد به فلاح و رستگاری رسید و هر کس که او رابا گناه و اخلاق زشت آلوده ساخت، زیان برد.

خداوند تبارک و تعالی این قدرت را به شیر داده است که قاضی خودش باشد. در اجتماع همیشه غیر از مدّعی و مدّعی علیه، قاضی است. یک نفر مدّعی می شود و یک نفر دیگر مدّعی علیه. هر دو نفرشان پیش قاضی می روند و قاضی باید به عدالت میان آن ها حکم کند. البته مدّعی یک نفر است، مدّعی علیه یک نفر دیگر و قاضی یک نفر سوم. هیچ فکر کرده اید که چطور انسان می تواند خودش مدّعی خودش باشد و قهراً خودش هم مدّعی علیه خودش باشد و هم خودش قاضی خودش باشد. یعنی خودش حکم کند؟

انصاف یعنی چه؟ می گویند فلان کس آدم باانصافی است، یعنی چه؟ اصلاً آدم باانصاف یعنی آدمی که در مسائل مربوط به خود می تواند بی طرفانه دربارۀ خودش قضاوت کند. احیاناً در جایی که خودش مقصر است حکم صادر کند. این چگونه است؟ جز اینکه شخصیت واقعی انسان مرکب باشد.

پیامبران بدین منظور آمده اند تا فطرت انسان ها را بیدار سازند و شعور ناآگاه اخلاقی آن ها را به شعور آگاه تبدیل نمایند. آمدند تا انسان ها را در طریق شناخت و توجه به فضائل و مکارم، و به کار بستن آن ها و طی مدارج کمال و نیل به مقام قرب پروردگار، رهنمود و یاری دهند. آمدند تا انسان ها را به مقام شامخ انسانیت و ضرورت حفظ و احیای ارزش های والای انسانی توجه دهند. آمدند تا به انسان ها این نکته را گوشزد کنند که شما حیوان نیستید بلکه انسانید و از فرشته ها برتر. امور دنیوی و مظاهر حیوانی در خور مقام شامخ ملکوتی شما نیست، خودتان را به آن ها نفروشید.

از اما سجاد پرسیدند: شریف ترین و والاترین مردم کیست؟ فرمود: کسی که دنیا را ارزش و شرف نفس خویش نشناسد.

اگر انسان شخصیت انسانی خویش را شناخت و خود انسانی در او تقویت شد، فضائل و مکارم اخلاق در او زنده و بر رذائل چیره می گردد. در این هنگام است که به انسان اجازه نمی دهد ارزش انسانی را رها کند و دنبال ضد ارزش ها برود، مثلاً راستی را رها کند و به دنبال دروغ برود، امانت داری را رها کند و به دنبال خیانت برود، عزت نفس را رها کند و خویشتن را به ذلت بیندازد، احسان را رها کند و دنبال مردم آزاری برود و….

امیرالمؤمنین (ع) فرمود: هر کس که نفس خویش را گرامی بدارد خواسته های نفسانی در نظرش پست خواهد بود. پیامبران همواره سعی داشتند فطرت انسان ها را بیدار کنند تا به گوهر وجود خویش پی ببرند و وابستگی و ارتباط خود را با خدا دریابند و همه چیزشان را در راه تحصیل مقام رضا و قرب به پروردگار جهان صرف نمایند به طوری که حتی خوردن و آشامیدن و خوابیدن و نگاه کردن و سخن گفتن و کار کردن و زنده بودن و مردن آن ها همه اش اخلاق و قداست باشد. وقتی انسان بندۀ خدا باشد و جز تحصیل رضای او هدفی نداشت، همۀ کارهایش عبادت و اخلاق و ارزش می شود.

قُل انّ طلاتی و نسلکی و محیای و مماتی لله رب العالمین لا شریک له و بذلک اوت و انا اول المسلمین، به همین جهت خودشناسی در اسلام از ارزش خاصی برخوردار است.

امیرالمؤمنین (ع) فرمود: معرفت نفس سودمندترین منافع می باشد.

و فرمود: هر کس که نفس خودش را شناخت کارش بالا گرفت.

مراد از خودشناسی، خودشناسی شناسنامه ای نیست بلکه بدین معناست که انسان مقام واقعی خودش را در جهان آفرینش دریابد و بفهمد که یک حیوان خاکی نیست بلکه پرتویی است از عالم ربوبی، خلیفه خدا و امانت دار او می باشد. موجودی است ملکوتی که آگاه و مختار و آزاد آفریده شده تا به سوی کمال نامتناهی سیر و صعود نماید و با آفرینش ویژه اش مسئولیت پرورش و ساختن خویش را بر عهده گرفته است. انسان در اثر چنین شناختی احساس کرامت و شرافت می کند، به قداست و ارزش وجودی خویش پی می برد و فضائل و مکارک اخلاق برایش معنا و ارزش پیدا می کند.

در این صورت است که از یأس و ناامیدی و پوچ پنداری و بیهوده گری و تکرار مکررات نجات می یابد و زندگی برایش ارزشمند و مقدس و هدف دار و زیبا می گردد.

اولین درجۀ ربوبیّت: تسلط بر نفس

اولین درجۀ ربوبیّت و خداوندگاری که در نتیجۀ عبودیت پیدا می شود این است که انسان ربّ و مالک نفس خودش می شود، تسلط بر نفس خودش پیدا می کند. یکی از بیچارگی های ما که کاملاً احساس می کنیم این است: زمام نفس خودمان در اختیار ما نیست، اختیار خودمان را نداریم، اختیار زبان خودمان را نداریم، اختیار دامن خودمان را نداریم، اختیار چشم خودمان را نداریم، اختیار گوش خودمان را نداریم، اختیار دست و پای خودمان را نداریم و این نهایت بدبختی ماست. ما می رویم در این خیابان ها ولی اختیار چشم در دست ما نیست و ما در اختیار چشممان هستیم؛ یعنی این ما هستیم که این چشم دلش می خواهد چشم چرانی کند، دلش می خواهد به نوامیس مردم نظر شهوت بکند. دل ما هم تابع این چشم است. گفتک

دل برود چشم چو مایل بود دست نظر رشته کش دل بود

ما مالک زبان خودمان نیستیم، اختیار زبان خودمان را نداریم. وقتی که گرم می شویم به حرف زدن به اصطلاح چانه مان گرم می شود، نمی فهمیم چه می گوییم. مجلس گل انداخته، حالا که مجلس گل انداخته نه راز خودمان را می توانیم نگه داریم، نه راز مردم را؛ نمی توانیم عیب پوش مردم باشیم، نمی توانیم از مردم غیبت نکنیم… اختیار گوشمان را نداریم، هر چه که گوشمان از آن خوشش می آید، مثلاً از غیبت خوشش می آید ما هم تسلیم هستیم، از لهو و لعب خوشش نمی آید ما هم تسلیمش هستیم. اختیار دستمان را نداریم، اختیارپای خودمان را نداریم، اختیار غضب خودمان را نداریم. می گوییم (خود من یکی از آن اشخاص هستم) آقا دیگر عصبانی شدم هر به دهانم آمد گفتم.عصبانی شدم یعنی چه؟ عصبانی شدم یعنی من یک آدمی هستم که مالک نفس خودم نیستم، همین قدر که عصبانی شدم اختیار من دیگر دست اوست، هر چه که به دهانم می آید چون عصبانی هستم می گویم. آن دیگری مالک شهوت خودش نیست. آیا نباید انسان مالک نفس خودش باشد؟ اصلاً تا ما مالک نفس خودمان نباشیم آیا می توانیم مسلمان باشیم؟ نه، مسلمان باید مالک نفس خودش باشد.

فهرست منابع

1. آزادی معنوی/ استاد مرتضی مطهری

2. خود سازی، تزکیه و تهذیب نفس/ ابراهیم امینی

3. انسان کامل/ استاد مرتضی مطهری



قیمت: 100 تومان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۶ ، ۱۲:۰۲
posteu posteu

6f/2 (34561)

معیارهای انتخاب سازمان از دید کارکنان

گروه راه حلهای نرم افزاری

چشم انداز

در موضوع نرم افزار بهترین راه حلهای نرم افزاری را در اختیار داشته و به عنوان مشاوری مطلع و امین در خدمت جامعه انفورماتیک کشور می باشد. پایا سیستم مرو در تولید نرم افزارهای سفارش مشتری ، حرفه ای بوده و در بهترین زمان و با بهترین هزینه ، نرم افزارهای با کیفیتی تولید می نماید.

ماموریت در حوزه ارائه راه حلهای نرم افزاری

شرکت (راه حلهای نرم افزاری پایا) در زمینه ارائه راه حلهای فن آوری اطلاعات به منظور تسهیل در انجام وظایف سازمانها ، شرکتهای صنعتی و فروشگاهها فعالیت می نماید. از این طریق مشتریان امور خود را سریعتر ، بهتر و با هزینه کمتری به انجام می رساند و از محل درآمد کالا و خدمات ارائه شده منافع پرسنل و سهامداران شرکت تامین می گردد.

در این راستا خط مشی های زیر را دنبال می کند:

  شناخت نیازها و مشکلات مشتریان

  تحقیق و جستجوی نرم افزارهای تولیدی همکاران و بررسی کیفی آنها ، عقد قرارداد نمایندگی و پشتیبانی محصول

  شناخت سخت افزارهای مورد نیاز و تامین کنندگان آن

  معرفی راه حل مناسب به مشتریان

  اجرا و پیاده سازی راه حل های نرم افزاری

  پشتیبانی از راه حلهای اجرا شده

تولید نرم افزارهای سفارش مشتری بر اساس توان اجرایی شرکت و شرکتهای همکار
 

  

فلوچارت گروه نرم افزاری

گروه شبکه و ارتباطات

چشم انداز

شرکت پایا سیستم مرو جزو شرکت های برتر در حوزه فن آوری اطلاعات می باشد. این شرکت در موضوع ارائه راه‌حلهای شبکه های رایانه ای و سخت افزارهای خاص کاملا متخصص و حرفه ای است. به بهترین شیوه های نصب شبکه تسلط داشته و همواره پیشتاز استفاده از فن آوری های نو می باشد.

ماموریت

شرکت پایا سیستم مرو در موضوعات شبکه و ارتباطات و ارائه راه حلهای نرم افزاری فعالیت می نماید.

مشاوره ، طراحی و نصب شبکه های رایانه ای مسی و فیبر نوری

مشاوره ، طراحی و نصب نرم افزارهای شبکه های رایانه ای بر پایه Windows 2003 Active Directory و Novell Netware و Linux

مشاوره و فروش تجهیزات سخت افزاری

Server Scanner

Network Accessory

(Router, Switch, NIC)

IP Telephony

Storage Device (SAN, NAS, DAS)

Thin Client PC
 
در این راستا نسبت به منشور اخلاقی سازمان متعهد بوده و علاوه بر این متعهد می گردیم که :

  از جانب مشتریان همیشه به عنوان شرکتی متعهد و مسئول نسبت به پاسخگوئی به نیازهای مشتریان و سازمانی با سطح تخصصی مناسب و عرضه کننده محصولات مرغوب شناخته شویم.

  از دیدگاه همکاران در این صنعت مجموعه ای با اخلاق حرفه ای و متخصص شناخته شویم.

  محیط و فضائی را برای کارکنان فراهم کنیم که به رشد انسانی و دانش فنی خود پرداخته و به برتر بودن در این زمینه دست یابند تا از این طریق به تامین مالی و آسودگی خاطر همکاران دست یابیم.

  ازدیدگاه جامعه شرکتی متعهد به منافع ملی ، استانی و شهری – متعهد به سلامت جامعه در تمامی ابعاد ( زیست محیطی ، اجتماعی ، امنیتی و … ) شناخته شویم.
از دیدگاه سهامداران متعهد به حفظ و رشد ارزش سهام و سودآوری شرکت شناخته شویم.
 

منشور اخلاقی اجرایی

ما کارکنان شرکت "پایا سیستم مرو" در سایه الطاف الهی و با استعانت از در گاه بی کرانش میثاق نامه زیر را به عنوان منشور اخلاقی شرکت پذیرفته و خود را متعهد به اجرای مفاد آن می دانیم .

ما به ارزشمندی کاری که انجام می دهیم اعتقاد داریم و بر این باوریم که هر قدمی که در مسیر درست برداشته شود قطعا دربهبود اوضاع جهان موثر خواهد بود.

ما به تواناییهای خود ایمان داریم و می دانیم که به خوبی از عهده مسئولیتی که پذیرفته ایم بر خواهیم آمد.

پذیرای افکار نو و ایده های جدید هستیم و دانسته ها و تجربیاتمان را در اختیار یکدیگر قرار می دهیم .

به ارزش زمان آگاهیم و کاری را که به ما محول شده به خوبی و در کمترین زمان ممکن به پایان میرسانیم .

از کم کاری و کم فروشی دوری کرده و نیروی خود را به طور خستگی نا پذیر روی کاری که به ما محول شده متمرکزمی سازیم.

در حفظ اسرار شرکت، همکاران و مشتریان کوشا بوده و هرگز این اسرار را در هر شرایطی به دیگران ارائه نخواهیم داد.

همواره صداقت و راستی را پیشه خود ساخته و از بزرگ نشان دادن مشکلات کوچک و کوچک نشان دادن دستاوردهای بزرگ دوری می کنیم .

افتخار ما رضایت مشتریان گرامی است و نهایت تلاش ما بر آورده کردن خواست مشتری به بهترین نحو ممکن می باشد.

منشور اخلاقی آرمانی شرکت پایا سیستم مرو
 
 منشور اخلاقی آرمانی

ما بر این باوریم که:

خداوند مایه زندگی را به همگان تقسیم فرموده و در دنیا هر کسی را موقعیت و مقامی بخشیده است. خداوند بسی با عظمت و غیر او ناچیز و بی اهمیت است. قرآن جان مایه ما بوده و دل به وعده های الهی در آن داده و بواسطه آیات بیم رسان آن ، از خداوند طلب رهایی از آتش می نماییم. شادمان به امید خدا بوده ، روز را با شکر به شب می‌رسانیم و به آنچه از فضل و رحمت خداوند به ما می رسد شادمان هستیم. در دین قوی و به ایمان خود یقین داریم.

ما در صفت

فضیلت طلب و کمال پسند ، پسندیده گوی ، راست کردار ، متواضع ، با عفت و در پوشاک مقتصد هستیم.

مشهور به بردباری ، علم ، نیکوکا ری و پرهیزکاری هستیم. کسی از ما خلاف سراغ ندارد و مشهور به خوبی هستیم.

سکوت ملال آور و خنده بلند نداریم.

اما در عمل

در کسب دانش حریص هستیم و صبر مان توام با علم است. اسیر آرزوهای دراز نیستیم و کم اشتباه می باشیم.

در سختی‌ و فشار زمانه همانگونه هستیم که در راحتی های آن در دارایی ، میانه رو و در نداری ، آراسته هستیم.

از حرام چشم پوشیده و به علم سودمند گوش جان می‌دهیم. حلم را با علم و حرف را با عمل در هم آمیخته ایم.

در کارهای سخت صبور بوده و از طلب حلال غافل نمی شویم. مشتاق راه راست هستیم و از طمع گریزان می‌باشیم.

قبل از این که پرسیده شویم خود به حق معترف هستیم. آنچه به نگهداری آن مامور هستیم را از بین نمی‌بریم.

در امور باطل وارد نشده و از حق خارج نمی شویم.

 

و در ارتباط با همکاران و مشتریان

اگر از کسی ناراحت شدیم بر او ستم نمی کنیم و به خاطر رفاقت ، خلاف و گناه نمی‌کنیم. هر گز خشم نمی گیریم .

در ستمی که به ما رود ، ناله و ابراز شکست نمی کنیم و کار را به خدا واگذار می نماییم. کسی را به لقب ناپسند ، نام نمی بریم.

از کسی که به ما ظلم نماید در می گذریم و می‌بخشیم به کسی که به ما نمی‌بخشد. هر که از ما بریده باشد ما به او می پیوندیم.

خود را در سختی می افکنیم و مردم را بواسطه خود در راحتی قرار می‌دهیم. در ناراحتی دیگران شادی نمی کنیم.

از گفتار بد دور هستیم و در سخن گفتن نرم و بی نیش هستیم. چیزی که به ما بگویند فراموش نمی کنیم.

دیگران به خیر ما امیدوار و از شر ما در امان هستند. به همسایه زیان نمی‌رسانیم.

اگر از کسی دوری نماییم به خاطر پاکی و دوری از خلاف است و نه به خاطر کبر و عظمتگرائی ،

و اگر به کسی نزدیک شویم به خاطر رحمت و نرمی است و نه به قصد مکر و خدعه

برگرفته از حدیث شریف همّام ( صفات متقین) ( امام علی علیه السلام


۰
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۶ ، ۱۰:۳۱
posteu posteu

gl/l (1128)

چکیده

این پژوهش به منظور بررسی اثرات فواصل ردیف کاشت (45، 60 و 75 سانتی‌متر) و تراکم بوته (50، 65 و 80 هزار بوته در هکتار) بر خصوصیات مختلف از جمله عملکرد و اجزاء عملکرد ذرت دانه‌ای سنیگل کراس 704 در مزرعه آزمایشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد میانه در سال زراعی1381 انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید.

در این بررسی برخی از خصوصیات مورفولوژیکی بوته، بلال، وزن خشک بوته، عملکرد اجزاء عملکرد و شاخص برداشت مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که با افزایش فاصله ردیف کاشت ،طول ساقه، وزن خشک بوته درمرحله رسیدگی فیزیولوژیکی، تعداد دانه در بلال وزن هزار دانه، عملکرد و شاخص برداشت بصورت معنی‌داری افزایش یافتند‌،‌‌ولی صفات دیگر مورد مطالعه تحت تاثیر فاصله ردیف قرار نگرفتند. همچنین با افزایش تراکم کاشت، سطوح مختلف قطر ساقه ،وزن خشک بوته، ارتفاع گیاه و عملکرد دانه اختلاف معنی‌داری داشتند. ولی تعداد روز از کاشت تا سبز شدن و رسیدگی، تعداد برگ در بوته، تعداد بلال در بوته و تعداد دانه در بلال و بقیه صفات مورد مطالعه تحت تاثیر تراکم قرار نگرفتند. اثر متقابل فواصل خطوط کاشت و تراکم گیاهی بر عملکرد دانه معنی‌دار گردید.

طبق نتایج حاصله در شرایط آب و هوایی مشابه این آزمایش فاصله ردیف 75 سانتی‌متر با تراکم 80 هزار بوته در هکتار برای ذرت سینگل کراس 704 قابل توصیه است.

مقدمه :

افزایش عملکرد گیاهان زراعی یکی از اجزای ضروری جامعه امروزی برای هماهنگی با افزایش جمعیت جهان است. جمعیت جهان با آهنگ 7/1-6/1 درصد در حال رشد است و در نتیجه هر ساله 90 میلیون نفر به مصرف کنندگان محصولات کشاورزی افزوده می شود. این وضعیت به مفهوم آن است که تولید غذا باید دائماً افزایش یابد تا از ناهماهنگی های اجتماعی و کمبودهای غذایی انسان در بسیاری از نقاط جهان جلوگیری شود. با توجه به فقر و گرسنگی همراه با ازدیاد روز افزون جمعیت در جهان و محدودیت اراضی قابل کشت، ادامه روند کاهش منابع انرژی، تخریب و به هم خوردن تعادل

اکولوژیکی، اگر چاره ای برای افزایش تولیدات کشاورزی نشود بروز قحطی دور از انتظار نخواهد بود. رشد جمعیت مشکل اصلی مسألة تغذیه در جهان را تشکیل می دهد. به منظور حفظ سطح فعلی مصرف غذا برای جمعیت جهان در سال 2010 باید تولیدات مواد غذایی 25 درصد افزایش یابد و برای مبارزه با گرسنگی و سوء تغذیه لازم است که میزان تولید موادغذایی تا 55 درصد افزایش یابد (4).

برای تامین غذای مردم جهان باید تولید محصولات کشاورزی در واحد سطح افزایش‌یابدو از زمان (طول فصل رشد) بهتر استفاده شود (18) و حتی الامکان از گیاهان پرسودتر با دوره رشد کوتاه‌تر استفاده شود(20). ذرت گیاهی است پرسود با دوره رشد نسبتاً کوتاه که میزان عملکرد دانه آن در واحد سطح نسبت به گیاهان مشابه به مراتب بیشتر بوده و می تواند قسمتی از نیاز جامعه بشری را جوابگو باشد. بعلاوه از کلیه اندامهای گیاهی ذرت (دانه، برگ و ساقه) برای تغذیه انسان، دام و تولید گوشت و شیر استفاده می‌شود. به این ترتیب ارزش ذرت در تغذیه دام و طیور، تولید نشاسته، گلوکز و روغن و به دلیل پتانسیل عملکرد بسیار بالا (بیش از 15 تن در هکتار) بسیار زیاد است و لازم است به آن توجه بیشتری معطوف گردد(6).

گیاه با تثبیت و تبدیل انرژی خورشیدی غذا تولید می‌کند. متوسط کارآیی تثبیت انرژی خورشید در اکوسیستم های مختلف جهان کمتر از یک درصد گزارش شده است.گرچه این رقم برای اکوسیستم های زراعی بیشتر است ولی در بهترین شرایط بیش از 1/5 درصد نیست (13).

با اعمال مدیریت های مناسب زراعی نظیر تغییر مصنوعی میکروکلیما، تامین به موقع نهاده های لازم، کاشت زودهنگام ارقام زراعی پرمحصول در بهار و استفاده از ردیف‌های باریک برای افزایش تراکم کاشت، حداکثر پوشش گیاهی ایجاد می شود. بدین ترتیب بجای آنکه نور در سطح عریان خاک تلف شود بوسیله جامعه گیاهی جذب می شود و در نتیجه میزان فتوسنتز در واحد سطح زمین افزایش می‌یابد (16).

افزایش تراکم بوته بدون در نظر گرفتن کاهش صحیح فواصل گیاهان و سایر عوامل نه تنها ممکن است باعث افزایش عملکرد نگردد بلکه تراکم زیاد سبب افزایش رقابت درون و برون بوته ای گشته و عملکرد دانه را کاهش می دهد و کیفیت آن را نیز تغییر می دهد به قسمی که قابلیت استفاده آن در تغذیه دام کاهش می یابد (11).

در مطالعات مختلف انجام شده در مورد بررسی اثرات فاصله ردیف و تراکم بوته، به دلیل وجود محیط‌های مختلف آب و هوایی توصیه واحدی وجود ندارد بر این اساس به منظور بهره گیری بهتر از عوامل محیطی مطالعه ای تحت عنوان اثرات فاصله ردیف و تراکم بوته بر رشد، عملکرد و اجزاء عملکرد ذرت دانه ای سینگل کراس 704 اجرا گردید.

اهمیت و علل توسعه کشت ذرت

ذرت به دلیل پرمحصولی و قابل کشت بودن در محدوده وسیعی از شرایط محیطی، تنوع فوق‌العاده از نظر فرم، عادت رشد و کیفیت محصول دارای اهمیت زیادی می‌باشد. ذرت یکی از با ارزش ترین گیاهانی است که مورد کشت قرار می گیرد و به عنوان سلطان غلات معروف است، زیرا تولید و ارزش آن در جهان از گندم، جو، یولاف، چاودار و برنج بیشتر است (15).

قسمت اعظم ذرت تولید شده به مصرف تغذیه دام می رسد و بدلیل پایین بودن درصد فیبر هیدراتهای کربن ساختمانی و روغن، جزوه خوش خوراک ترین غلات بشمار می آید. تقریباً 9-8 درصد ذرت تولیدی جهت مصرف انسان و تولید بعضی از ترکیبات صنعتی بکار برده می شود. از برگ و ساقه ذرت در صنایع فیبر و کاغذسازی استفاده می شود و صنایع تخمیری یکی دیگر از مصرف‌کنندگان غیر مستقیم ذرت هستند، به نحوی که در تولید الکل اتیلیک، الکل بوتیلیک استالدئید و غیره کاربرد دارد (5). ذرت یکی از شگفت آورترین گیاهان از لحاظ ذخیره انرژی می باشد. از بذری که وزن آن کمی بیشتر از 2/0 گرم می‌باشد، گیاهی حاصل می‌شود که در طول 9 هفته به ارتفاع 250 تا 320 سانتی متر می‌رسد. در دو ماه بعد این گیاه تولید 1000-600 بذر مشابه آنچه که خود از آن بوجود آمده است می‌نماید (برای مقایسه در نظر بگیرید که از هر بذر گندم50 عدد بذر بوجود می‌آید). این تولید به راندمان بالای مصرف انرژی و ذخیره مقدار زیادی از آن در دانه بستگی دارد.

علل توسعه کشت ذرت را می توان به صورت زیر خلاصه کرد :

1) قدرت سازش پذیری این گیاه با شرایط گوناگون اقلیمی که در محدوده فوق العاده وسیعی از شرایط محیطی بهتر از گندم و برنج رشد می کند (10).

2)کشت دیم ذرت در مناطقی با متوسط بارندگی سالانه حداقل 250 میلی متر و حداکثر 500 میلی متر و در ارتفاعات 4000 متری کوه‌های آند انجام می‌شود (10).

3) سیستم ریشه‌ای ذرت دارای مکانیسم بالقوه‌ای جهت اجتناب از خشکی است، بطوریکه وقتی گیاه با رطوبت خاک کمتر از حد مطلوب روبرو می‌شود ریشه خود را توسعه می دهد (14).

بدین ترتیب کاهش سطح برگ با پوشیده شدن برخی روزنه ها همراه است و از دست رفتن رطوبت کاهش می یابد (10).

4) عامل مهم دیگر، پتانسیل عملکرد بیشتر در این گیاه نسبت به اکثر محصولات زراعی(جدول1) و قدرت زیاد این گیاه در تثبیت انرژی است (جدول2)، که امکان می‌دهد از هر هکتار زمین حداکثر انرژی برداشت گردد (40).

جدول1 : حداکثر سرعت رشد محصولات زراعی (گرم بر متر مربع در روز).
محصول سرعت رشد محصول سرعت رشد محصول سرعت رشد

غلات لگوم‌ها گیاهان ریشه‌ای

ارزن 54 نخود 28 سیب زمینی 27

ذرت 51 بادام زمینی 28 چغندر قند 32

سورگوم 51 سویا 23

نیشکر 42 یونجه 20

برنج 36 باقلا 15

جو 23

گندم 18

نقل از منبع شماره40 .

جدول 2: میزان انرژی برداشت شده در محصولات زراعی.
محصول میزان انرژی برداشتی

ذرت دانه ای 24135

ذرت سیلوئی 32059

نخود فرنگی 19508

سبزیجات 28671

گندم پاییزه 29052

جو بهاره 19147

چغندر قند 25214

یونجه 15008

نقل از منبع شماره40

مراحل نمو ذرت، با تأکید بر اثر تراکم بوته بر آنها

آگاهی از مراحل نمو و زمان وقوع آن می‌تواند راهنمای مناسبی برای فراهم کردن شرایط ممکن برای تولید محصول بهتر و بیشتر باشد. فرآیند رشد و نمو از جوانه زدن بذر شروع می‌شود و تا مرحله رسیدگی فیزیولوژیکی ادامه دارد. هنانوی (32) مراحل رشد و نمو ذرت را مشخص کرده‌ است.

سبز شدن

دانه ذرت مشابه سایر گندمیان است، جز اینکه تفاوت هایی در مقیاس آن وجود دارد که ناشی از جنین و آندوسپرم نسبتاً بزرگ آن است (12). بذر پس از قرار گرفتن در درون خاک شروع به جذب رطوبت می‌کند و هنگامی که میزان رطوبت جذب شده به 44 درصد وزن خشک بذر رسید در شرایطی که درجه حرارت محیط بالاتر از 10 درجه سانتی گراد باشد، جوانه زنی آغازمی‌گردد (3).

مدت زمان کاشت تا سبز شدن تحت تاثیر درجه حرارت، رطوبت، تهویه خاک، بنیه گیاهچه عملیات آماده سازی بستر بذر و عمق کاشت می‌باشد (15).

اطرشی (1) طی آزمایشی گزارش داد که بین هیبریدهای مختلف ذرت( 108 (خیلی زودرس) ‌ 301 (زودرس) و 604 (میان رس) ) از نظر تعداد روز از کاشت تا 50 درصد سز شدن تفاوت معنی داری مشاهده نمی‌شود همچنین مشخص شد که در کلیه تراکم‌های مورد مطالعه (60، 75 و 90 هزار بوته در هکتار) تعداد روز از کاشت تا 50 درصد سبز شدن 3/5 روز و پس از تجمع 8/68 درجه – روز رشد می‌باشد.

مین باشی (19) طی مطالعه ای اظهار داشت که تعداد روز از کاشت تا 50 درصد سبز شدن، در بین تراکم های مختلف بوته اختلافی نداشتند، که دلیل آن عدم تاثیر عوامل آزمایش بر خصوصیات حرارتی، رطوبتی و فیزیکی خاک می‌باشد.

رسیدگی فیزیولوژیکی

بلوغ یا رسیدگی فیزیولوژیکی به مفهوم دوره‌ای از چرخه زندگی گیاه است که در آن مرحله رشد و نمو کامل می‌شود. گیاهان دانه ای را به منظور جلوگیری از اتلاف عملکرد باید در مرحله رسیدگی فیزیولوژیکی برداشت کرد. از طرف دیگر، اگر برداشت به بعد از بلوغ فیزیولوژیکی موکول شود، عملکرد در اثر ریزش دانه ها یا ریزش درصد زیادی از دانه ها در حین برداشت کاهش می‌یابد. بلوغ فیزیولوژیکی هر گیاهی را می‌توان با نمونه گیری منظم و تعیین وزن خشک دانه معین کرد. زمانی که وزن خشک دانه افزایش نیابد، گیاه به بلوغ فیزیولوژیکی رسیده است (21).

مدت زمان لازم از کاشت تا بلوغ فیزیولوژیکی تحت تاثیر عوامل محیطی و مدیریتی مانند تاریخ کاشت، طول فصل رشد، میزان بارندگی، بافت و حاصلخیزی خاک قرار دارد (12).

اطرشی (1) دریافت که تعداد روز از کاشت تا مرحله رسیدگی فیزیولوژیکی در تراکم های مورد بررسی یکسان است و افزایش تراکم بوته تاثیری بر تعداد روز ندارد. مین باشی (19) دریافت که افزایش تراکم بوته تاثیری بر تعداد روز از کاشت تا بلوغ فیزیولوژیکی نداشت.

خصوصیات رویشی گیاه، با تاکید بر اثر تراکم بوته بر آنها

تعداد برگ در بوته

برگ های ذرت اولین اندام هایی هستندکه بعد از کلئوپتیل از خاک خارج می‌شود. تعداد برگهای جنینی ذرت 6-5 عدد است. تعداد برگ در ذرت به میزان تولید برگ در مریستم انتهایی و همچنین به طول دوره از کاشت تا ظهور گل آذین نر بستگی دارد که خود تحت تاثیر عوامل محیطی مانند طول روز و درجه حرارت می‌باشد (46).

تعداد برگ در ذرت بستگی به تاریخ ظهور کاکل و گرده افشانی و ارتفاع گیاه دارد (22). تعداد برگ در بوته تحت تاثیرطول روز بوده و با افزایش آن تعداد برگ در بوته افزایش می‌یابد (33).

مین باشی (19) دریافت که افزایش تراکم بوته، به صورت معنی داری باعث کاهش تعداد برگ در بوته می‌گردد که احتمالاً به دلیل تشدید رقابت بین گیاهان برای عوامل محیطی باشد.

ارتفاع گیاه

یکی از اثرات تراکم بوته تغییر در ارتفاع گیاه است، اما میزان تغییر به کمیت وکیفیت نور بستگی دارد (28). با افزایش تراکم گیاهی سایه اندازی متقابل افزایش می یابد و این امر افزایش ارتفاع گیاه، افزایش خوابیدگی و کاهش یکنواختی بلال را تقویت می‌کند (1).

استینسون و موس (43) اثر سایه را بر روی دو گروه از هیبریدهای تراکم پذیر و تراکم ناپذیر ذرت بررسی نمودند و متوجه شدند که هیبریدهای تراکم پذیر حساسیت کمتری به سایه دارند و عملکرد آنها بیشتر از هیبریدهای تراکم ناپذیر می‌باشد. گیاهانی که در معرض سایه بودند، ارتفاع زیادتر و قطر ساقه کمتری داشتند و عملکرد آنها نیز کمتر بود. علت کاهش عملکرد در تراکم های بالا افزایش خوابیدگی ساقه و افت وزن بلال در اثر کاهش شدت نور می‌باشد.

از نظر تئوریک هورمون اکسین در مقابل نور تجزیه شده و افزایش شدت نور باعث تجزیه بیشتر آن می‌شود که در نهایت باعث کاهش ارتفاع گیاه می‌شود.معمولاً ارتفاع گیاه ذرت تا سطح معینی همراه با افزایش تراکم بوته افزایش یافته و سپس کاهش می‌یابد. عدم افزایش ارتفاع بوته در تراکم های خیلی بالا احتمالاً به علت محدودیت مواد فتوسنتزی، آب و مواد معدنی برای رشد است (28). معمولاً هیبریدهای دیررس ارتفاع بیشتری نسبت به هیبریدهای زودرس دارند.

شریف زاده‌(11) طی مطاله ای‌دریافت که سینگل کراس 711 (دیررس) نسبت به سینگل کراس های604 (میان‌رس) و 301 (زودرس) دارای ارتفاع بیشتری است. بیشتر بودن ارتفاع بوته را می‌توان به بیشتر بودن تعداد برگها و در نتیجه گرمای بیشتر که متاثر از دیررس بودن نسبی آنهاست نسبت داد.

قطر ساقه

با افزایش تراکم گیاهی سایه اندازی متقابل افزایش می‌یابد و این امر باعث افزایش ارتفاع و کاهش قطر ساقه می‌شود (10). مین باشی (19) گزارش کرد که قطر ساقه در اکثر مراحل نمو تحت تاثیر تاریخ کاشت، تراکم بوته و هیبرید واقع می‌گردد.بطوریکه افزایش تراکم بوته سبب کاهش قطر ساقه در تمام مراحل نمو می‌شود و مقدار کاهش قطر ساقه 6 و 8/12 درصد به ترتیب برای تراکم های 11 و 13 بوته در مترمربع نسبت به تراکم 9 بوته در متر مربع می‌باشد. چنانچه افزایش ارتفاع بوته با تجمع بیشتر ماده خشک همراه نباشد، منجر به کاهش قطر ساقه و خوابیدگی بوته می‌شود (44).

وزن خشک بوته

تراکم جامعه گیاهی اثر معنی داری بر تجمع ماده خشک بوته دارد. رشد ساقه تا 45 روز بعداز کاشت تغییر معنی داری ندارد، ولی بعداز آن تجمع وزن خشک بوته بیش از50 درصد مجموع ساقه و برگ می‌گردد و حدود 75 روز بعداز کاشت بخصوص در تراکم های پایین به تدریج کاهش می‌یابدکه احتمالاً بدلیل انتقال مواد از ساقه به دانه است.

اریک وهانوی (29) مشخص کردند که میزان افزایش عملکرد ماده خشک از 45 تا 91 روز بعداز کاشت، که طی آن گیاه وارد مرحله تجمع سریع ماده خشک می‌شود، تحت تأثیر تراکم بوته قرار نمی‌گیرد. در مطالعه کومینز و دوبزون (25) مشخص شد که با افزایش تراکم ذرت از 49 به 86 هزار بوته در هکتار سهم ساقه از 27 به 32 درصد افزایش می‌یابد. اکبری (2) دریافت که وزن خشک بوته در تمام مراحل نمو تحت تاثیر تراکم بوته قرارمی‌گیرد و حداکثر وزن خشک بوته در تراکم 85 هزار بوته در هکتار بدست می‌آید.

اجزاء عملکرد، با تاکید بر اثر تراکم بوته بر آنها

تعداد بلال در بوته

تراکم گیاهی در توزیع ماده خشک بین بخشهای رویشی و زایشی سهم مهمی دارد (118). در بررسی شریف زاده(11) معلوم شد که اثر تراکم بوته در واحد سطح بر تعداد بلال در بوته معنی‌دارنیست و دلیل آنرا عدم رقابت شدید در زمان تشکیل بلال ها در دامنه تراکم های مورد مطالعه ذکر کرد. روتگر وکراودر (42) نتیجه گرفتند که در تراکم های بالا تعداد بلال در بوته کاهش می‌یابد. کاهش تعداد بلال در بوته در تراکم های بالا ناشی از عدم کفایت مواد فتوسنتزی برای تشکیل بلال می‌باشد (19).

تعداد ردیف در بلال

رید و همکاران (39) گزارش کردند که افزایش تراکم اثر معنی داری بر تعداد ردیف در بلال ندارد. در مطالعه شریف زاده (11) مشخص شد که بین تراکم های 85 و 95 هزار بوته در هکتار از نظر تعداد ردیف در بلال اختلاف معنی داری وجود ندارد. در مطالعه دیگری (45) گزارش شد با افزایش تراکم از 8 به 4/15 بوته، تعداد ردیف در بلال به میزان 14 درصد کاهش یافت

تعداد دانه در ردیف

تیتو – کاگو و گاردنر (45) گزارش کردند که یکی از فاکتورهای مهم در تشکیل عملکرد دانه ذرت، تعداد دانه در هر ردیف بلال می‌باشد، زیرا تعداد دانه در هر ردیف در مقایسه با تعداد ردیف در هر بلال تاثیر بیشتری را بر تعداد دانه در هر بلال دارد. با افزایش بیش از حد تراکم (بالاتر از 10 بوته در مترمربع) تعداد دانه در هر بوته به میزان 79 درصد کاهش ‌یافت، در حالیکه تعداد دانه در واحد سطح ممکن است تا تراکم 5/12 بوته در مترمربع افزایش یابد. با افزایش تراکم از 8/0 به 4/15 بوته در مترمربع، تعداد دانه در ردیف تا تراکم 5/13 بوته در مترمربع تقریباً ثابت و بین‌42‌ تا‌45 ‌ دانه در ردیف بود، ولی در تراکم 4/15 بوته در مترمربع به 24 دانه در ردیف کاهش یافت.

شریف زاده (11) گزارش کرد که بین تراکم های 85 و 95 هزار بوته در هکتار از نظر تعداد دانه در ردیف اختلاف معنی داری مشاهده نمی‌شود. اکبری (2) گزارش نمود که اثر تراکم بوته بر تعداد دانه در ردیف معنی دار نیست.

وزن هزار دانه

در مطالعه کارلن وکامپ (35) اختلاف آماری معنی‌داری بین دو روش جفت کاشت وتک کاشت از نظر وزن هــزار دانــه مشاهده نشد. اکبری (2) دریافت که اثر تراکم بوته بر وزن هزار دانه معنی دار است، و با افزایش تراکـم بوته در واحد سطح وزن هــزار دانـــــه کاهش یافت. همچنین شریف زاده (11) در بررسی خود دریافت که بین تراکم های 85 و 95 هزار بوته در هکتار از نظر وزن هزار دانه تفاوت معنی داری وجود نداشت.

اثر تراکم بوته بر عملکرد دانه

در شرایط مختلف تراکم مطلوب بوسیله رقابت برای جذب آب، مواد غذایی و نور تعیین می‌شود ( 37). با افزایش تراکم عملکرد دانه افزایش می‌یابد، اما این رابطه بصورت سهمی می‌باشد (36). محدودیت عملکرد در تراکم های کم به علت کمی تعداد بوته و در تراکم‌های زیاد به دلیل وجود بوته های عقیم می‌باشد.

سیادت (9) با بررسی اثر تراکم های مختلف گیاهی (40، 50، 60، 70 و 80 هزار بوته در هکتار) بر خصوصیات 3 هیبرید نتیجه گرفت که با افزایش تراکم، عملکرد تک بوته با شیب تقریباً تند و یکنواخت کاهش می‌یابد.

مطیعی وسیادت (17) مشخص کردند که بین تراکم های مختلف ذرت سینگل کراس 704 اختلاف معنی داری از نظر عملکرد دانه وجود دارد و با افزایش تراکم گیاهی تا 100 هزار بوته در هکتار ابتدا عملکرد افزایش و سپس کاهش پیدا می‌کند. سیادت (8) گزارش کرد که متوسط تعداد دانه یا تعداد بلال در بوته با افزایش تراکم کاهش می‌یابد، اما عملکرد دانه در ابتدا افزایش و سپس کاسته می‌شود .

اثر تراکم بوته بر شاخص برداشت

نیچی و پوروویچ (38)، عملکرد بیولوژیکی را به کل ماده خشک تولیدی و عملکرد اقتصادی رابه بخشی از عملکرد بیولوژیکی که قابل استفاده است، اطلاق می‌گردد. بیون (23) کارایی تولید دانه را به عنوان یک شاخص مطرح نمود و این شاخص ضریب انتقال نام گرفت. او ضریب انتقال غلات را بصورت نسبتی از ماده خشک تمامی گیاه (بجز ریشه) که در دانه تجمع می‌یابد تعریف نمود. این ضریب که اکنون بعنوان شاخص برداشت شناخته می‌شود، بطور گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد (26). با افزایش تولید ماده خشک کل و با افزایش شاخص برداشت، می‌توان عملکرد اقتصادی را افزایش داد. عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت تحت تاثیر عوامل آب و هوایی، خاک و گیاه قرار دارند. دونالد و هامبلین (27)، پیشرفت های قابل ملاحظه‌ای که در نیم قرن اخیر در تولید غلات حاصل شده است را در درجه نخست به دلیل افزایش شاخص برداشت و نه لزوماً افزایش عملکرد بیولوژیکی می‌دانند.

طبق گزارش ریچارد و همکاران (41) افزایش تراکم گیاهی بطور معنی داری شاخص برداشت را کاهش می‌دهد. آنها همچنین نتیجه گرفتند که شاخص برداشت ذرت بیشتر تحت تاثیر عوامل محیطی و به ویژه تراکم گیاهی و طول دوره رسیدگی گیاه است، و هرچه این دوره طولانی تر و تراکم گیاهی کمتر باشد، شاخص برداشت بیشتر افزایش می‌یابد.

مواد و روشها

موقعیت محل آزمایش

این آزمایش در سال زراعی1381 در مزرعه‌دانشگاه آزاذ اسلامی واحد میانه واقع در شمال شرقی شهرستان میانه انجام گرفت. این منطقه در طول جغرافیایی ′25 و º37 شرقی و در عرض جغرافیایی ′43 و º47 شمالی در ارتفاع 1100 متری از سطح دریا واقع شده است. این منطقه با توجه به تقسیم بندی دومارتن و آمبرژه جزو مناطق نیمه خشک با تابستانهای نسبتاً گرم و خشک و زمستانهای سرد و مرطوب می‌باشد و بر اساس آمار هواشناسی میانه، میانگین درجه حرارت سالانه آن 13 درجه سانتیگراد با میانگین حداقل سالانه 2/6 درجه سانتیگراد، میانگین حداکثر سالانه 8/19 درجه سانتیگراد و حداکثر مطلق 5/40 درجه سانتیگراد می‌باشد. حداقل میزان بارندگی منطقه 168 میلی‌متر و حداکثر آن بیش از 500 میلی متر با متوسط 306 میلی متر است. تعداد روزهای یخبندان این ناحیه 110 روز در سال می‌باشد.

مشخصات خاک محل آزمایش

برای تعیین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک محل مورد آزمایش ده نمونه از خاک مزرعه از عمق 20-0 و 40-20 سانتی متری به طور تصادفی نمونه برداری شد و دو نمونه درآزمایشگاه خاکشناسی تبریز تجزیه شد.نتایج نشان داد که بافت خاک از نوع لوم رسی و اسیدیته آن5/7 می‌باشد.

مشخصات طرح و تیمارهای آزمایشی

این بررسی به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. عوامل مورد بررسی را سه فاصله خطوط کاشت (45 ،‌60 و 75 سانتی‌متر) و سه تراکم بوته (50، 65 و 80 هزار بوته در هکتار) تشکیل دادند. در این آزمایش از ذرت رقم دیررس سینگل کراس 704 با طول دوره رشد 140-120 روز استفاده شد.

عملیات زراعی

قطعه زمین مورد مطالعه در پائیز سال 1380 توسط گاوآهن برگرداندار شخم عمیق و در بهار سال 1381شخم سطحی (25-20 سانتی متر) زده شد. سپس کود فسفات آمونیوم و اوره به ترتیب به میزان 250 و 90 کیلوگرم در هکتار بطور یکنواخت در مزرعه پخش گردید و با دوبار دیسک عمودبرهم علاوه بر خردکردن کلوخه ها، کود با خاک مخلوط و سپس توسط ماله زراعی مزرعه تسطیح شد. کاشت در تاریخ 20 اردیبهشت ماه با دست انجام گردید. هرکرت شامل 6 ردیف کاشت به طول 9 متر بود. بذور قبل از کاشت بوسیله قارچ کش کاربوکسین تیرام به میزان 2 در هزار آغشته شدند. برای کاشت ابتدا شیارهایی به عمق 5-3 سانتی متر در وسط کرت ایجاد و بذرها بوسیله دست در محل کاشت قرار داده شدند. همزمان.اولین آبیاری بلافاصله پس از کاشت انجام شد. فواصل سایر آبیاری ها حدود 8-6 روزوعرف منطقه بود. برای تامین نیتروژن مورد نیاز، معادل 150 کیلوگرم اوره در هکتار بصورت سرک بطور یکنواخت در سه مرحله قبل از گلدهی و قبل از هرآبیاری در کنار ردیف های کاشت پخش گردید.

به منظور مبارزه با آفات از جمله کرم طوقه خوار(1) از سم لیندن(2) به میزان دو در هزار بصورت محلول و طعمه مسموم، و کرم ساقه خوار ذرت(3) در مرحله ظهور گلهای نر از حشره کش سوین(4) به میزان دو کیلوگرم در هکتار بوسله سمپاش فوران مدل پی‌تی‌او500(5) و تراکتور فیات 445 استفاده گردید.

خصوصیات مورد بررسی

در این بررسی زمان وقوع مراحل نمو شامل 50 درصد سبز شدن و رسیدگی فیزیولوژیکی تعیین گردیدند. همچنین در این مطالعه قطر ساقه (از بالای سطح خاک و حدفاصل گره های سوم و چهارم بوسیله کولیس) و ارتفاع بوته در مرحله رسیدگی فیزیولوژیکی اندازه گیری شد و تعداد برگ نیز شمرده شد. برای تعیین وزن خشک بوته از دو ردیف از چهار ردیف میانی هر کرت ده بوته متوالی برداشت شد و بطور جداگانه داخل پاکت های جداگانه درون آون تهویه دار به مدت 48 ساعت و در درجه حرارت 75-70 درجه سانتیگراد قرار داده شدند و سپس با ترازوی دقیق توزین شدند.

عملکردهای دانه و بیولوژیک دو ردیف کاشت میانی (پس از حذف اثر حاشیه) تعیین گردیدند و عملکرد دانه بر اساس 14 درصد رطوبت تنظیم شد. اجزای عملکرد برای ده بوته تصادفی از ردیف‌های کاشت غیر حاشیه‌ای تعیین شدند. شاخص برداشت نیز از نسبت عملکرد دانه به عملکرد بیولوژیک حاصل شد. خصوصیات اندازه‌گیری شده برای هر کرت و متوسط صفات اندازه‌گیری شده برای ده بوته یا بلال با استفاده از برنامه نرم افزاری MSTAT-C مورد تجزیه واریانس قرار گرفتند و مقایسه میانگین‌ها با استفاده از آزمون دانکن در سطح احتمال 5 درصد انجام شد. برای رسم نمودارها از نرم‌افزار کواتروپرو استفاده شد.

نتایج و بحث

مراحل نمو

سبز شدن

تعداد روز از کاشت تا 50 درصد سبز شدن تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی (فاصله ردیف کاشت و تراکم بوته) و اثر متقابل آنها قرار نگرفت (جداول3و 4). چنین به نظر می‌آید که این مرحله پیش از اینکه تحت تاثیر فاصله ردیف و تراکم بوته قرار گیرد، بیشتر تحت تاثیر پتانسیل بذر و شرایط خاک از نظر مواد غذایی، درجه حرارت و رطوبت می‌باشد. دیگر محققان (12و19) نیز در مطالعات خود دریافتند که تعداد روز از کاشت تا 50 درصد سبز شدن تحت تاثیر تراکم بوته قرار نمی‌گیرد.

متوسط تعداد روز از کاشت تا 50 درصد سبز شدن برای رقم سینگل کراس 704، در مدت 1/7 روز بود. .

رسیدگی فیزیولوژیکی

نتایج آماری بدست آمده بیانگر آن بود که تعداد روز از کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیکی تحت تاثیر فاصله ردیف، تراکم بوته و اثر متقابل آنها قرار نگرفت (جداول5 و6).

در مطالعه مین باشی(19) نیز مشخص شد که افزایش تراکم بوته تاثیری بر تعداد روز از کاشت تا مرحله رسیدگی فیزیولوژیکی ندارد. همچنین ایرمیرن و میلبورن (34) اعلام کردند که افزایش تراکم بوته روی زمان برداشت هیبریدهای مورد مطالعه تاثیری نداشت.

رقم مورد مطالعه (سینگل کراس 704 ) از کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیکی بطور متوسط 39/110 روز نیاز داشت.

خصوصیات رویشی گیاه

تعداد برگ در بوته

تعداد برگ در بوته تحت تاثیر فاصله ردیف و تراکم بوته و اثر متقابل آنها قرار نگرفت ( جدول 5).تعداد برگ در بوته تحت تاثیرطول روز بوده و با افزایش آن تعداد برگ در بوته افزایش می‌یابد (33). مین باشی (19) دریافت که افزایش تراکم بوته، به صورت معنی داری باعث کاهش تعداد برگ در بوته می‌گردد که احتمالاً به دلیل تشدید رقابت بین گیاهان برای عوامل محیطی می‌باشد. همچنین تعداد برگ در ذرت بستگی به تاریخ ظهور کاکل و گرده افشانی و ارتفاع گیاه دارد (22). نتیجه حاصله از این آزمایش با نتایج فوق مطابقت ندارد.

ارتفاع بوته

اثر فاصله ردیف بر ارتفاع بوته معنی دار نبود(جدول5) با این حال بیشترین ارتفاع بوته در فاصله ردیف کاشت 45 سانتی متر بدست آمد.

ارتفاع بوته تحت تاثیر تراکم کاشت قرار گرفت(جدول5). بیشترین ارتفاع بوته مربوط به تراکم کاشت 80 هزار بوته در هکتار بود.حال آنکه بین تراکم های 65و50 هزار بوته در هکتاراختلاف معنی داری وجود نداشت(جدول 6) .در تراکم زیاد به سبب افزایش سایه اندازی، ارتفاع بوته ها جهت جذب نور بیشتر می‌شود.

جمیزبرخ (31) گزارش نمود که ارتفاع بوته در تمام مراحل نمو تحت تاثیر تراکم بوته قرار می‌گیرد. افزایش تراکم بوته در واحد سطح از طریق تغییر در کیفیت و کمیت نور باعث افزایش یا کاهش ارتفاع می شود. در تراکم های مطلوب عدم تخریب هورمون اکسین عامل طویل شدن میانگره‌ها می‌گردد .

اثرمتقابل فاصله ردیف و تراکم کاشت بر ارتفاع بوته معنی دار نگردید(جدول5).

قطر ساقه

قطر ساقه درمرحله رسیدگی تحت تاثیر فاصله ردیف کاشت قرارگرفت(جدول5). با افزایش فاصله ردیف از45 تا 75 سانتی متربر قطر ساقه افزوده شد، حال آنکه بین دو فاصله ردیف 45 و 60 سانتی متر از نظر آماری اختلاف معنی داری وجود نداشت.

اثر سطوح مختلف تراکم کاشت بر قطر ساقه در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود ( جدول5) .تراکم کاشت 50 هزار بوته بیشترین و تراکم کاشت 80 هزار بوته در هکتارکمترین قطر ساقه را داشتند. با این حال بین تراکم‌های 65 و 80 هزار بوته در هکتار از نظر آماری اختلاف معنی داری وجود نداشت(جدول6).

ارلی و همکاران (28) طی آزمایشی دریافتندکه با افزایش تراکم بوته، قطر ساقه کاهش پیدا کرد. به نظر می‌رسد که افزایش تراکم کاشت باعث تشدید رقابت بین گیاهان برای جذب منابع محیطی می‌گردد و در این میان قطر ساقه هم تحت تاثیر قرار گرفته و کاهش می‌یابد.

اثر متقابل فاصله ردیف و تراکم کاشت بر قطر ساقه در مرحله رسیدگی معنی دار نبود(جدول5).

وزن خشک بوته در متر مربع

وزن خشک بوته در متر مربع در مرحله رسیدگی فیزیولوژیکی تحت تاثیر فاصله ردیف کاشت قرار نگرفت (جدول5).با این حال بیشترین وزن خشک بوته در متر مربع در فاصله ردیف 75 سانتی متر بدست آمد(جدول 6). علت این امر را می‌توان به نفوذ بیشتر نور به برگهای پایینی و حداکثر استفاده از آن در ساخت مواد فتوسنتزی در ساقه و برگ دانست.

اثر تراکم بوته بر وزن خشک بوته در متر مربع در سطح احتمال 1 درصد معنی دار بود(جدول5). وزن خشک بوته در متر مربع با افزایش تراکم بوته افزایش یافت، ولی وزن خشک بوته کاهش یافت که دلیل آنرا می توان رقابت بین بوته‌ها دانست ،که تعداد بیشتر بوته در واحد سطح جبران این کمبود را کرده است. بیشترین مقدار وزن خشک بوته در مترمربع با تراکم 80 هزار بوته در هکتار بدست آمد.حال آنکه بین تراکم های کاشت 50 و65 هزار بوته در هکتار از نظر آماری اختلاف معنی داری مشاهده نشد(جدول 4-4). در مطالعه بورن واندرسون (24) مشخص شد که وزن خشک ساقه در کلیه مراحل نمو تحت تاثیر تراکم بوته قرار می‌گیردکه حداکثر وزن خشک ساقه در تراکم 5/8 بوته در مترمربع بدست آمد.محققین دیگر (2 و19) نیز به نتایج مشابهی رسیدند.

اثر متقابل فاصله ردیف و تراکم کاشت بر وزن خشک بوته در متر مربع معنی دار نبود (جدول5).

اجزاء عملکرد

تعداد بلال در بوته

اثر فاصله ردیف و تراکم کاشت بر تعداد بلال در بوته و اثر متقابل آنها معنی دار نبود(جدول7 ).طی آزمایش صورت گرفته تقریباً همه بوته‌ها یک بلال داشتند و نتیجه بدست آمده نشانگر آن است که احتمالاً تعداد بلال در بوته بیشتر تحت عوامل ژنتیکی بوده و کمتر تحت تاثیر عوامل محیطی قرار می‌گیرد. دماوندی(7) نیزدر مطاله ای به نتیجه مشابهی دست یافت.

تعداد دانه در بلال

اثرسطوح مختلف فاصله ردیف بر تعداد دانه در بلال از نظر آماری در سطح 5 درصد معنی‌دار بود‌(جدول4-5)‌. بیشترین تعداد دانه در بلال مربوط به فاصله ردیف کاشت 75 سانتی‌متربود (جدول 8)،که دلیل آنرا می‌توان کاهش رقابت گیاهان برای جذب نورعنوان کرد.

تعداد دانه در بلال تحت تاثیرسطوح مختلف تراکم بوته قرار نگرفت (جدول7 ). اما با افزایش تراکم تعداد دانه در بلال سیر نزولی پیدا کرد که این امر می‌تواند به دلیل رقابت و کمبود عوامل محیطی نظیر نور، رطوبت، حرارت و مواد غذایی در اثر افزایش تراکم باشد.

اثر متقابل فاصله ردیف و تراکم بوته بر تعداد دانه در بلال از نظر آماری معنی دار نبود (جدول 7 ).

تعداد ردیف در بلال

تعداد ردیف در بلال تحت تاثیرسطوح مختف فاصله ردیف و تراکم کاشت و اثر متقابل آنها قرار نگرفت (جدول4-5 ). به نظر می‌رسد که این صفت کمتر تحت کنترل عوامل محیطی می‌باشد و بیشتر تحت کنترل ژنتیکی است.رید و همکاران (39) طی مطاله ای گزارش کردند که افزایش تراکم کاشت اثر معنی‌داری بر تعداد ردیف در بلال ندارد.

وزن هزار دانه

اثر فاصله ردیف کاشت بروزن هزار دانه در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود (جدول7 ). بیشترین وزن هزار دانه مربوط به فاصله ردیف 75 سانتی‌متر بود که با فاصله ردیف45 سانتی‌متر اختلاف معنی داری داشت ولی بین فاصله ردیف های75 با 60 و60 با 45 سانتی‌متر اختلاف معنی‌داری از نظر وزن هزار دانه وجود نداشت(جدول 8). علت را می‌توان چنین بیان کرد که در فاصله ردیف های زیاد گیاه به عوامل محیطی (نور، حرارت و رطوبت) بیشتری دسترسی داشته و در نهایت مواد فتوسنتزی بیشتری را به دانه‌ها منتقل می‌سازد، ولی در فاصله ردیف های کم این عوامل کمتر در اختیار گیاه قرار می‌گیرند و باعث می‌شوند که وزن دانه کم گردد.

اثر تراکم بر وزن هزار دانه معنی دار نگردید (جدول4-5) .شریف زاده (11) طی مطاله ا ی گزارش کرد که بین تراکم‌های مختلف کاشت( 85 و 95 هزار بوته در هکتار) از نظر وزن هزار دانه تفاوت معنی‌داری وجود ندارد.

اثر متقابل فاصله ردیف و تراکم کاشت بر وزن هزار دانه معنی دار نگردید (جدول 7).

عملکرد دانه

اثر فاصله ردیف کاشت بر عملکرد دانه در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود (جدول7). بیشترین عملکرد دانه با فاصله ردیف 75‌سانتی متر بدست آمد(جدول8). دلیل آن را می توان به توزیع مناسب بوته در واحد سطح، کاهش رقابت برای جذب عوامل محیطی افزایش تولیدات فتوسنتزی و تخصیص بهتر آنها ذکر کرد.

تفاوت بین عملکرد دانه درسطوح مختلف فاصله ردیف کاشت با تفاوت بین تعداد دانه در بلال و وزن هزار دانه (جدول8) هماهنگ است. بالا بودن عملکرد دانه در فاصله ردیف 75 سانتی متر را می توان به تعداد بیشتر دانه در بلال و وزن هزار دانه بیشتر، نسبت به فاصله ردیف‌های 60 و 45 سانتی متردانست.

عملکرد دانه در سطح احتمال 1 درصد تحت تاثیر تراکم بوته قرار گرفت ( جدول7 ). بیشترین عملکرد دانه مربوط به تراکم 8 بوته در مترمربع بود که از لحاظ آماری تفاوت معنی داری با تراکم های 5/6 و 5 بوته در مترمربع داشت، ولی دو تراکم اخیر از لحاظ آماری تفاوتی بایکدیگر نداشتند(جدول 8). با افزایش تراکم بوته در واحد سطح از عملکرد تک بوته کاسته شد که دلیل آن را می‌توان به رقابت بین گیاهان برای عوامل محیطی نظیر نور، رطوبت و مواد غذایی نسبت داد. اما با افزایش تراکم بوته بر تعداد بوته ها افزوده شده و این افزایش بوته کمبود عملکرد تک بوته را جبران نمود و در نهایت عملکرد در واحد سطح افزایش یافت.

فلتون (30) گزارش کرد که بالاترین عملکرد دانه ذرت در واحد سطح وقتی بدست می‌آید که تراکم بوته در واحد سطح افزایش یابد.

اثر متقابل فاصله ردیف و تراکم بوته بر عملکرد دانه در سطح احتمال 5 درصد معنی دار گردید (جدول7). دراین بررسی بیشترین عملکرد دانه در فاصله ردیف 75 سانتی‌متربا تراکم بوته 80 هزار بوته در هکتارو کمترین عملکرد دانه در فاصله ردیف45 سانتی متر با تراکم بوته 50 هزا بوته در هکتار بدست آمد(جدول8). دلیل این نتیجه را چنین می توان بیان داشت که ،گرچه در تراکم کم عملکرد تک بوته زیادتر است، ولی این افزایش نمی‌تواند جبران کاهش عملکرد ناشی از تعداد کمتر بوته را بنماید. از طرف دیگر در فاصله ردیف بالاتر، نور بیشتری به برگ های وسطی و پایینی که نقش موثری را در تغذیه بلال دارند می‌رسد و با افزایش تراکم کاشت راندمان استفاده از نور زیاد می‌شود و اثر متقابل مثبت بین فاصله ردیف و تراکم کاشت، باعث افزایش عملکرد دانه در واحد سطح می‌شود.

شاخص برداشت

اثر فاصله ردیف کاشت بر‌شاخص برداشت در سطح احتمال 5 درصد‌ معنی‌دار بود‌ (جدول7). بالاترین شاخص برداشت مربوط به فاصله ردیف کاشت 75 سانتی‌متر بود که از لحاظ آماری اختلاف

معنی داری با فاصله ردیف های کاشت 60 و45 سانتی‌متر داشت، ولی فاصله ردیف های 60 و 45 سانتی‌متر از لحاظ آماری اختلاف معنی داری با هم نداشتند(جدول8).

اثر تراکم بوته بر شاخص برداشت معنی دار نبود (جدول7). با افزایش تراکم بوته شاخص برداشت افزایش یافت. طبق گزارش ریچارد و همکاران (41) افزایش تراکم گیاهی شاخص برداشت را کاهش دادکه با نتایج بدست آمده مطابقت ندارد.

اثر متقابل عوامل آزمایشی برشاخص برداشت در هیچیک از سطوح آماری معنی دار نگردید (جدول7).

نتیجه گیری

بر طبق نتایج بدست آمده از این آزمایش بالاترین عملکرد دانه (6/14 تن در هکتار) مربوط به فاصله ردیف کاشت 75 سانتی‌متر و تراکم8 بوته در مترمربع می‌باشد. اثر فاصله ردیف و تراکم کاشت بر عملکرد دانه تقریباً یکسان بود. علت افزایش عملکرد را می‌توان به اثر متقابل مثبت بین فاصله ردیف کاشت و تراکم بوته و کاهش رقابت برای عوامل محیطی نظیر حرارت، نور و افزایش تولیدات فتوسنتزی از طریق افزایش سطح برگ وتخصیص بهتر مواد فتوسنتزی به اندام های ذخیره کننده ربط داد. مجموع این عوامل باعث افزایش معنی داری در عملکرد دانه گردید.

تعداد دانه در بلال و وزن هزار دانه تحت تاثیر فاصله ردیف کاشت قرار گرفتند و در نهایت بر عملکرد دانه اثر مثبتی اعمال کردند. عملکرد دانه در فاصله ردیف 75 سانتی‌متر بیشتر از فواصل ردیف 45 و 60 سانتی‌متر گردید.

در مطالعه انجام شده عملکرد دانه تحت تاثیر تراکم بوته قرار گرفت و بیشترین عملکرد دانه در تراکم 80 هزار بوته در هکتار (6/11 تن در هکتار) بدست آمد، ولی از لحاظ آماری اختلاف معنی‌داری بین تراکم های 65 و 50 هزار بوته در هکتار مشاهده نشد. تراکم های 80 و 65 هزار بوته در هکتار نسبت به تراکم 50 هزار بوته در هکتار عملکرد بیشتری داشتند.

بر‌اساس نتایج بدست آمده‌، فاصله ردیف 75 سانتی‌متر با تراکم 80 هزار بوته در هکتار برای تولید ذرت سینگل کراس 704 در مناطق مشابه با شرایط اقلیمی این آزمایش توصیه می‌شود.

تقدیر و تشکر

بدینوسیله از زحمات کلیه کسانی که در مراحل اجرای این طرح و گزارش نهایی همکاری فرموده اند قدردانی می گردد . از ریاست محترم واحد ، بخض پژوهش ، مزرعه دانشگاه و بالاخص همکاران ارجمندم :

1- شهرام شفائی ، دانشجوی رشته مهندسی کشاورزی ، زراعت و اصلاح نباتات

2- بهرنگ نجفلو ، دانشجوی مهندسی کشاورزی ، زراعت و اصلاح نباتات

با تشکر ، رحیم علیمحمدی ، کارشناس ارشد زراعت و اصلاح نباتات ، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد میانه

منابع

اطرشی، م. 1374. بررسی اثرات تاریخ کاشت و تراکم بوته بر روی عملکرد و صفات فیزیولوژیکی و شیمیایی دانه ذرت در ارقام مختلف. پایان نامه کارشناسی ارشد زراعت. دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان اصفهان.

اکبری، غ. ع. 1370. بررسی اثرات تراکم و آرایش کاشت بر رشد، عملکرد و اجزاء عملکرد ذرت دانه‌ای در اصفهان. پایان نامه کارشناسی ارشد زراعت. دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان.

امام، ی. ا. و ک. نیک نژاد. 1373. مقدمه‌ای بر فیزیولوژی گیاهان زراعی. انتشارات دانشگاه شیراز.

بزرگداشت روز جهانی غذا در وزارت کشاورزی .1373. زیتون .‌ص. 25-23‌.

خدابنده، ن. 1371. غلات. انتشارات دانشگاه تهران.

خواجه پور، م. 1378. غلات. جزوه درسی دانشگاه صنعتی اصفهان .

دماوندی، ع. 1376. فاصله ردیف و تراکم بوته بر رشد، عملکرد و اجزاء عملکرد دو رقم ذرت دانه‌ای. پایان نامه کارشناسی ارشد زراعت. دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان.

سیادت، ع .1373. تاثیر تراکم و متد کاشت (تک بوته، دوبوته و سه بوته) بر روی اجزای عملکرد ذرت تابستانه 704.SC. چکیده مقالات سومین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. انتشارات دانشگاه تبریز.

سیادت، ع. 1368. غلات. جزوه درسی دانشگاه اهواز .

شبستری، م. و م. مجتهدی. 1370. فیزیولوژی گیاهان زراعی. مرکز نشر دانشگاهی تهران .

شریف زاده، ف. 1370. اثر تراکم بوته بر رشد، عملکرد و اجزاء عملکرد هیبریدهای ذرت. پایان نامه کارشناسی ارشد زراعت. دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان.

طهماسبی، ز. 1368. اثرات تاریخ کاشت بر عملکرد دانه و کنترل خسارات کرم ذرت در اصفهان. پایان نامه کارشناسی ارشد زراعت. دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان.

کوچکی، ع. و م. حسینی. 1368. سیر انرژی در اکوسیستم های کشاورزی. انتشارات جاوید مشهد .

کوچکی ،ع. و م. حسینی. و م. نصیری محلاتی. 1372. رابطه آب و خاک در گیاهان زراعی (ترجمه). انتشارات جهاد دانشگاهی دانشگاه مشهد.

کوچکی، ع. و ح. خیابانی. و غ. سرمدنیا. 1372. تولید محصولات زراعی (ترجمه). انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.

کوچکی ،ع. و م. نصیری. و م. بنایان اول. 1370. مبانی فیزیولوژیکی رشد و نمو گیاهی. انتشارات آستان قدس مشهد.

مطیعی، ا. م. ح. و ع. سیادت. 1373. بررسی تاثیر تاریخ کاشت و تراکم بر عملکرد دانه ذرت 46A در خوزستان. چکیده مقالات سومین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. انتشارات دانشگاه تبریز.

مظاهری، د. 1372. زراعت مخلوط. اننتشارات دانشگاه تهران .

مین باشی معینی، م. 1374. اثرات تاریخ کاشت و تراکم بوته بر عملکرد و کیفیت ذرت علوفه‌ای. پایان نامه کارشناسی ارشد زراعت. دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان .

واحدی، م. 1368. کاشت، داشت و برداشت ذرت. وزارت کشاورزی سازمان ترویج و آموزش کشاورزی .

هاشمی دزفولی، ا. و ع. کوچکی. و م. بنایان اول. 1375. افزایش عملکرد گیاهان زراعی (ترجمه). انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد.

Allien,J.R.,G.W.Mckee , and J.H.Mcghen. 1973. Leaf number and maturity in hybrid corn. Agron. J. 65 : 233 – 235.

Beaven,E.S. 1914. Rep. Br. Assoc. 83 : 660.

Buren, L.L., J.J. Mock. and T.C. Anderson. 1974. Morphological and physiological triats in maize associated width tolerance to high plant density. Crop Sci. 84: 426-429.

Cummins,D.G. and J.W.Dubson,JR. 1973. Corn for silage as influenced by hybrid maturity row spacing, plant population,and Climate. Agron. J. 65: 240-243.

Donald, C.M. 1962. In serch of high yield. J. Aust. Agric. Sci. 28: 171-178.

Donald,C.M. and J.Hamblin. 1976. The biological yield and harvest index of cereal as agronomic and plant breeding criteria. Adv. Agron. 88: 366-405.

Early,E.B.,R. J.Miller,G.L.Reichert,R.H.Hageman and R.D. Seif. 1966. Effect of shade on maize production under field condition. Crop Sci. 6: 1-6.

Erik,K.and J.Hanway. 1966. Leaf area in relation to yield of corn grain. Agron. J. 58: 10-18.

Fulton,J.M. 1970. Relationships among soil moistur stress plant population,row spacing and yield of corn. Can. J. plant Sci. 50: 31-38.

Giesbrecht, J. 1969. Effect of population and row spacing on the performance of four corn (Zea mays L.) hybrids. Agron. J. 61: 439-441.

Hanway, J.J. 1963. Growth stages of corn (Zea mays L.). Agron. J. 55: 487-492.

Hunter, R.B, L.A. Hunt. and 1.W.Kannenberg. 1974. Photoperiod and temperature effect on corn. Can.J. Plant Sci. 54: 71-78.

Iremiren, G.O. and G.M.Milborn. 1978. The growth of maize. IV.Dry matter yields and quality components for silage. J. Agric. Sci., Camb. 90: 569-577.

Karlen, D.L. and C.R. Camp. 1985. Row spacing, plant population, and water management effect on corn in the Atlantic coustal plain. Agron. J. 77: 393-398.

Larson, W.E. and J.J. Hanway. 1977. Corn production, P. 625-669. In C.F. Sprugue, Corn and corn improvement. Amer soc of agron. Madison, WI.

Lutz, J.A., H.M. Camper, and C.D. Jonse. 1971. Row spacing plant population effects on corn yield. Agron. J. 63: 12-14.

Nichiporovic, A.A. 1954. Photosynthesis and the theory of obtaining high crop yields. 15 th Timiryazey lecture on SSSR, Moscow 1956. English transl. Dept. Sci. Ind. Res. Great Britina 1956.

Reed, A.J., G.W. Sigletary, J.R. Shussler, and D.R. Williamson. 1988. Shading effects on dry matter and nitrogen partitioning, kernel number and yield of maize. Crop Sci. 28: 819-825.

Repka, J. and Dunk, J. 1991. Energy efficiency of crop production using larye-scale technology. Rostlinna Vyroba 34(10) : 745-752. In maize Abstract.

Richard, and L.Deloughery, and R.Kenterookson. 1979. Harvest index of corn effect by population density, maturity rating and envirnoment. Agron. J.71: 577-580.

Rutger, J.N. and L.V. Croweder. 1969. Effect of high plant density silage and grain yield of six corn hybrids. Crop Sci. 7: 182-184.

Stinson, H.T. and D.N.Moss. 1970. Some effects of shade upon hybrids tolerant and Intolerant of dense planting.Agron.J.57:482-484.

Tetio, F. and F.P. Gardner. 1988. Responses of maize to plant population density. I. Canopy development, hight relationship, and vegetative growth. Agron. J. 80: 930-935.

Tetio-Kagho, F. and F.P. Gardener. 1988. Responses of maize in to plant population density. II. Reproductive development in yield Adjustments. Agron. J. 80: 935-940.
46- Warrington, I.J. and E.T. Kanemasu. 1983. Corn growth response to temprature and photoperiod. I. Seedling emergence, tassel initiation and anthesis. Agron. J. 75: 749-754.


برای مشاهده مطالب دیگر کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۶ ، ۱۱:۴۸
posteu posteu

gl/l (1132)

سیستم‌های مدیریت فروش، سیستم‌های اطلاعاتی هستند. این سیستم‌ها در بازاریابی و مدیریت به کار می‌روند و برخی از عملکردهای مدیریت فروش و فروش را اتوماتیک می‌کنند. این سیستم‌ها با سیستم اطلاعاتی بازاریابی تلفیق می‌شوند و اغلب به آنها سیستم‌های مدیریت ارتباط با مشتری اطلاق می‌شود.

مزایای سیستم برای نیروی فروش

سیستم‌های اتوماسیون نیروی فروش می‌توانند بهره وری نیروی فروش را بهبود بخشند. برای مثال:

– نیروی فروش به جای نوشتن گزارشات و فعالیت‌های فروش برروی برگه، می‌توانند از فرمهای الکترونیکی استفاده کنند. بدین ترتیب در زمان صرفه جویی می‌شود.

– نیروی فروش به جای ارائه گزارشات به صورت چاپی به مدیریت، می‌توانند با کمک اینترانت شرکت، اطلاعات را ارسال نمایند.

– اگر ابزارهای اضافی بتوانند میزان رکورد کمتری را نگهدارند، روحیه کارکنان بهبود می‌یابد.

– این سیستم‌ها می‌توانند به عنوان وسیله آموزشی اثربخش و کارآمد به کارر وند.

مزایای سیستم برای مدیرفروش

– مدیرفروش به جای جمع آوری برگه‌های کاری از مسئولین فروش و جدول بندی نتایج، می‌تواند نتایج را به طور اتوماتیک در جداول، چارتها یا گراف‌های قابل فهم ارائه دهد. و بدین ترتیب در زمان صرفه جویی می‌شود.

– گزارشات کاری، درخواست اطلاعات، سفارشات ثبت شده و سایر اطلاعات فروش سریع‌تر به مدیریت فروش ارسال می‌شوند و به وی امکان می‌دهند تا سریع‌تر پاسخ‌گو باشد. و بدین ترتیب مدیر فروش کنترل بهتری بر فرایند فروش خواهد داشت.

– مدیر فروش می‌تواند سیستم را به گونه‌ای پیکربندی کند تا اطلاعات با کمک تکنیک‌های آماری پیچیده به طورخودکار مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند و نتایج را به گونه‌ای کاربر پسند ارائه دهد.

این اطلاعات در موارد زیر کاربرد خواهند داشت:

– فراهم آوردن داده‌های تحقیقات بازار، جمعیت شناسی، رفتاری، پذیرش محصول، مشکلات محصول و تشخیص تمایلات مشتری

– فراهم آوردن داده‌ها تحقیقات بازار در زمینه: پویایی صنعت، رقبای جدید، محصولات جدید رقبا، فعالیت‌های تبلیغاتی جدید رقبا

– هماهنگی با سایر بخش‌های شرکت به ویژه بازاریابی، تولید و امور مالی

– شناسایی مشتریان سودآور و مشکلات مشتریان

– ردیابی بهره وری نیروی فروش

مزایای سیستم برای مدیربازاریابی

– شناسایی ساختار اقتصادی صنعت

– شناسایی بازارهدف

– شناسایی بهترین مشتریان

– شناسایی رقباومحصولاتشان

– توسعه محصولات جدید

– بنیان نهادن مکانیسم‌های اسکن محیط برای شناسایی فرصت‌ها و تهدیدها

– شناسایی نقاط قوت و ضعف شرکت

– توسعه استراتژی‌های بازاریابی برای هر یک از محصولات با کمک آمیخته بازاریابی (قیمت، محصول، مکان توزیع، و تبلیغ)

– ایجادمزیت رقابتی پایدار

مزایای استراتژیک سیستم

-همانگونه که در فوق اشاره شد، بهره وری افزایش می‌یابد. نیروی فروش از زمانشان کارآمدتر و اثربخش‌تر استفاده خواهند نمود. و بدین ترتیب افزایش بهره وری از سه طریق مزیت رقابتی را ایجاد می‌کند: کاهش هزینه‌ها، افزایش فروش، افزایش سهم بازار.

– مسوولین فروش اطلاعات خود را با تناوب بیشتری ارسال می‌کنند. و بدین ترتیب زمان پاسخگویی مدیریت فروش کاهش می‌یابد.

– اگر از این سیستم‌ها به خوبی استفاده شود، رضایت مشتری افزایش می‌یابد.

معایب سیستم

– کارکردن با این سیستم‌ها دشوار است.

– نیازمند نگهداری مداوم، به روزرسانی اطلاعات و ارتقاء سیستم هستند.

– پرهزینه

– مجمتع سازی این سیستم‌ها با سیستم‌های اطلاعات مدیریت دشوار است.

مدیریت فروش (Sale Management)

 

 

هدف تمام شرکتهای انتفاعی، افزایش فروش سودآور از طریق ارضای نیازها و خواسته های بازار و مصرف کنندگان در بلندمدت است. مدیریت فروش در رسیدن به این هدف نقش مهمی را در مجموعه فعالیتهای بازاریابی ایفا می کند.

فروشندگان امروز بیش از گذشته قدرتی پویا در دنیای تجارت محسوب می شوند و تلاشهای آنها اثر مستقیم بر فعالیتهای متنوع و مختلف شرکت دارد.آنها محصولات شرکت را به مشتریان معرفی می کنند، سفارشات فروش را که منجر به ارسال محصولات برای مشتریان می شود دریافت می کنند. موقعیت محصولات شرکت را در بازار حفظ می کنند، وضعیت رقبا را ارزیابی می کنند و نهایتاً زمینه های موفقیت و پیشرفت شرکت را فراهم می آورند. شرکتها برای فروش محصولات خود شیوه مناسبی را اتخاذ می کنند. آنها یا از فروشندگان مستقیم خود برای فروش استفاده می کنند و یا برای این منظور از فروشندگان قراردادی استفاده می کنند. در هر دو شیوه، مدیران فروش بایستی مدیریت بر فروش و نیروی فروش را جدی بگیرند…

 

 

مدیریت فروش (Sale Management)

 

 

 

مقدمه

هدف تمام شرکتهای انتفاعی، افزایش فروش سودآور از طریق ارضای نیازها و خواسته های بازار و مصرف کنندگان در بلندمدت است. مدیریت فروش در رسیدن به این هدف نقش مهمی را در مجموعه فعالیتهای بازاریابی ایفا می کند.

فروشندگان امروز بیش از گذشته قدرتی پویا در دنیای تجارت محسوب می شوند و تلاشهای آنها اثر مستقیم بر فعالیتهای متنوع و مختلف شرکت دارد.آنها محصولات شرکت را به مشتریان معرفی می کنند، سفارشات فروش را که منجر به ارسال محصولات برای مشتریان می شود دریافت می کنند. موقعیت محصولات شرکت را در بازار حفظ می کنند، وضعیت رقبا را ارزیابی می کنند و نهایتاً زمینه های موفقیت و پیشرفت شرکت را فراهم می آورند. شرکتها برای فروش محصولات خود شیوه مناسبی را اتخاذ می کنند. آنها یا از فروشندگان مستقیم خود برای فروش استفاده می کنند و یا برای این منظور از فروشندگان قراردادی استفاده می کنند. در هر دو شیوه، مدیران فروش بایستی مدیریت بر فروش و نیروی فروش را جدی بگیرند.

 

مدیریت فروش چیست ؟

مدیریت فروش از مباحثی است که در سالهای اخیر مطرح شده و بیشتر به برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل نیروی فروش تاکید می کند.

برای درک و اهمیت مدیریت فروش، ابتدا باید مشخص کرد فروش چیست ؟

فروش عبارتست از کمک کردن به مشتری به منظور خرید چیزی که آنرا برای رفع نیازهای خود می خواهد. فروش عبارتست از فرآیندی که دارای سه مرحله زیر است:

1.       درک نیازهای مشتری

2.       ارائه راه حلی برای رفع این نیازها

3.       کسب رضایت مشتری

کالاها و خدمات توسط شرکتها تولید شده و روانه بازار می گردند و با انجام عملیات فروش توسط فروشندگان بدست خریداران رسانده می شوند. فروشندگان نقش پل ارتباطی بین تولید کننده و مصرف کننده را بازی می کنند، لذا فعالیتهای فروشندگان می‌بایست توسط مدیران فروش به نحوی مقتضی، برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل شود.

 

وظایف مدیر فروش چیست؟

اساساً وظایف مدیر فروش نیز همانند هر مدیر دیگری شامل برنامه ریزی، سازماندهی، گزینش نیروی انسانی و انگیزش، هدایت و کنترل نیروهای تحت سرپرستی خود می باشد.

مدیر فروش باید اهداف فروش را مشخص کند و این اهداف را با اهداف بازاریابی و اهداف کل شرکت هماهنگ سازد. بعبارت دیگر، اهداف بازاریابی شرکت به اهداف فروش تبدیل می شوند. اهداف فروش نیز حجم فروش را با توجه به هر خط تولید تعیین می کند. اهداف فروش را می توان برحسب مبالغ فروش یا واحدهای فروش رفته تعیین کرد. این اهداف را می توان برحسب مناطق فروش، انواع مصرف کنندگان و دوره های زمانی نیز تقسیم بندی کرد. بعلاوه اهداف را می بایست همواره ارزیابی، نظارت و کنترل کرد و در صورت لزوم آنها را تعدیل نمود، تا از طریق فروش، سودکافی حاصل گردد.

مدیر فروش همچنین بخشی از اوقات خود را جهت رسیدگی به موارد زیر اختصاص می دهد.

1)       گزینش و استخدام افراد مورد نیاز برای تکمیل نیروی فروش

2)       فراهم نمودن امکانات جهت آموزش کافی برای نیروی فروش خود

3)       اطمینان از اینکه سیاستها و برنامه های حقوق و دستمزد موجب انگیزش جهت فروش بیشتر در پرسنل فروش می شود.

4)       ارزیابی هر چند وقت یکبار از عملکرد نیروی فروش

در زیر هر یک از وظایف مدیران فروش را به تفکیک در حوزه عملیات مدیریت فروش مورد بررسی قرار گرفته است.

•         برنامه ریزی

مدیران فروش در عملیات خود ابتدا بایستی به برنامه ریزی فروش بپردازند. فرایند برنامه ریزی عبارتست از مجموعه ای از تصمیمات به هم پیوسته که در نهایت تصویر تمام نمایی از مراحل عملیات به دست می دهد. البته لازم به یادآوری است که برنامه ریزی فروش باید به دقت با برنامه ریزی کلی شرکت هماهنگ و در قالب چهارچوب آن باشد.

اهمیت برنامه ریزی به معنای تفکر پیشاپیش و پیش بینی راه حلهای احتمالی آینده است. یکی از اهرمهای عالی برنامه ریزی فروش که مورد استفاده مدیران فروش می تواند قرار گیرد، تدوین بودجه دقیق فروش و هزینه های توزیع و فروش، تعیین مناطق فروش و ایجاد سهمیه های فروش برای فروشندگان می باشد. برای تدوین بودجه فروش می بایستی مدیران فروش دست به پیش بینی فروش بزنند.

پیش بینی فروش یک تخمین از فروش های نقدی یا واحدهای فیزیکی بر پایه یک دوره زمانی معین در آینده تحت یک برنامه بازاریابی طراحی شده و مجموعه مفروضاتی از شرایط و عوامل محیطی می باشد. اساساً پیش بینی و بودجه فروش پایه و اساس تمامی برنامه ریزی های عملیاتی یک شرکت را تشکیل می دهد

•         سازماندهی

دومین وظیفه مدیر فروش سازماندهی است که کاری بس دشوار و حساس و نسبت به مسائل موجود در فعالیتهای تجاری و بازرگانی، نیازمند دانش و تجربه بالا است. سازماندهی در صورتی به درستی انجام می شود، که فرایند طرح ریزی به دقت انجام شده و اهداف شرکت بطور اعم و اهداف بخش فروش بطور اخص مشخص شده باشد.

مدیر فروش باید به خوبی بخش خود را سازماندهی کند تا به نحو مطلوب و موثری وظایف متعدد و متنوع بخش فروش به انجام رسد. زمانی که ساختار سازمانی بخش فروش به خوبی طراحی شود، خطوط گزارش دهی و روابط کاری، مسئولیتها و اختیارات، تفویض اختیار، روشها وکنترل ها مشخص خواهد شد. مجموع این عوامل موجب می گردد تا تیم فروش با یکدیگر به خوبی همکاری نموده و در جهت اهداف شرکت به نحو موثری حرکت نمایند.

•          تامین نیروی انسانی

فروش عملی است که به نیروی انسانی نیاز دارد و خدمات کامپیوتری نمی تواند آنرا از انسان بی نیاز کند. چنانچه قرار باشد عملیات فروش به نحو مطلوبی صورت گیرد، در درجه اول توانائی ها، دانش، معلومات و کوشش جمعی افراد استخدام شده در بخش فروش اهمیت می‌یابد.

موفقیت آمیز بودن عملیات فروش به انتخاب و گزینش صحیح فروشندگان بستگی دارد و بنابراین مدیر فروش باید به امر انتخاب و به کارگیری، آموزش و سیستم پرداخت حقوق و مزایای فروشندگان توجه زیادی مبذول دارد. مدیر فروش برای تامین نیروی انسانی مورد نیاز به برنامه ریزی نیاز دارد تا از طریق آن بتواند نیروی متخصص مورد نیاز خود را به نحو مطلوب انتخاب کند

یکی از مسائل مهم در برنامه ریزی نیروی انسانی، مسئله آموزش نیروی انسانی است. مدیران فروش با برگزاری دوره های آموزشی مختلف سعی می کنند که شناخت فروشندگان از ساختار شرکت، محصولات، اهداف و برنامه ها، مشتریان و شیوه های فروش افزایش یابد.

•          هدایت

وظیفه دیگر مدیر فروش، اداره و مدیریت بر نیروی فروش است. او باید نیروهای انتخاب شده برای پست های مختلف بخش فروش را به گونه ای هدایت کند که به نحو مطلوبی انتظارات شرکت را تحقق بخشند.

اصولا مدیران فروش با تخصیص مناطق فروش و سهمیه فروش برای فروشندگان می توانند فرایند عملیات فروش آنها را هدایت کنند.

مناطق فروش عبارتست از حوزه جغرافیایی تخصیص داده شده به فروشنده جهت انجام فعالیتهای فروش. سهمیه فروش نیز عبارتست از تخصیص بخشی از فروش کل شرکت به یک فروشنده یا یک منطقه خاص.

•         کنترل

برای اطمینان از اینکه فعالیتهای نیروی فروش در چهارچوب برنامه ریزی انجام شده صورت می پذیرد، از عنصر کنترل در فرایند مدیریت فروش استفاده می شود. کنترل به معنای مقایسه نتایج بدست آمده با نتایج مورد انتظار و بررسی علل مغایرت آنها است.

 

فرایند مدیریت فروش

بطور کلی فرایند مدیریت فروش شامل 5 مرحله زیر است:

1-تعریف و ایجاد پایگاه اطلاعاتی به منظور جمع آوری اطلاعات مربوط به فروش

در این گام با مطالعه داده های مربوط به فروش محصولات مختلف شرکت، پایگاه اطلاعاتی تعریف و ایجاد می شود. در این پایگاه کلیه اطلاعات لازم جمع آوری می شود.

2-تحلیل اطلاعات و بدست آوردن روندهای مختلف

در این مرحله با انجام تحلیل های مختلف بر روی داده های فروش روندهای مختلف بدست می آید. در این گام از تکنیک های مختلف آماری جهت تحلیل اطلاعات استفاده می شود.

3-پیش بینی فروش های آتی براساس روندهای قبلی

در اینجا براساس روندهای قبلی، میزان فروش های آتی تخمین زده می شود. اهداف بازاریابی شرکت نیز در تعیین این میزان دخیل می باشند.

4-تعیین سهمیه و مناطق فروش

در این گام بازار هدف شرکت به مناطق مختلف تقسیم شده و بر اساس این مناطق سهمیه فروش تعیین خواهد شد.

5- تعیین تعداد فروشندگان و عاملین فروش

در مرحله پایانی تعداد فروشندگان و عاملین فروش بر اساس سهمیه های فروش تعیین می شوند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۶ ، ۱۴:۰۷
posteu posteu

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۵ ، ۰۷:۴۳
posteu posteu

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۵ ، ۰۷:۴۳
posteu posteu